اشعار دفاع مقدس
تن پاره " قامت به خون تپیده
پیرهنی که کفنت شد " چشمی که خدارو دیده
!آهای مردم کجایید بیاید حسینم اومده
من با تابوت توو تن توو این چشمای تار چه کنم؟
با سیاهی یه پارچه روی دیوار چه کنم؟
با لباست با پلاکت با تموم خاطراتت
با یه سربند که جا موند رو سیم خاردار چه کنم؟
سری که سر شده تو همه سرا
بی سر اومده بگید با تن سردار چه کنم؟