آیا رفاه مرفهین (مانند اروپاییها) و فقر روز افزون فقرا (مانند سومالیاییها) با عدالت خدا سازگاری دارد؟
عادت و رویهی بشر همیشه این گونه بوده که اگر موفقیت و رفاهی به دست آورده، به خود بالیده و مدعی شده که تمامی این نعمات حاصل علم و تلاش خودم بوده است. سمبل این تفکر «قارون» است که وقتی به او گفته شد از این همه نعمتی که به تو داده شده کمی هم به دیگران انفاق کن. با غرور و تکبر فراوان گفت: «قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلىَ عِلمٍ عِندِى – القصص 78» - یعنی آن چه برایم فراهم شده با علم خودم فراهم شده است. همین تفکری که امروزه بر امریکا و اروپا غالب است و به همین دلیل خود را انسانهای درجهی یک میدانند که انسانهای درجههای پایینتر باید در راه رفاه آنان فدا شوند. این یک شعار نیست. بلکه دیدگاه نظری و عملی آنان است.
هم چنین این بشر مغرور و متکبر و از خود راضی عادت دارد که وقتی به بنبست رسید، وقتی به نتایج برخی از اعمال سوءاش رسید، وقتی کار گره خورد بگوید: این خواست خدا بوده است. و گناه اعمال سوء خود را به گردن خدا بیاندازد. چنان چه شاهدیم یزید به حضرت زینب علیهاالسلام گفت: دیدی خدا با برادرانت چه کرد؟ و اهل معصیت نیز در محشر وقتی به پایان محاکمه میرسند و هیچ یک از توجیهاتشان کارساز نمیشود و جهنم را میبینند، گناه انحراف خود را به گردن خدا میاندازند و میگویند:
«أَو تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَئنىِ لَكُنتُ مِنَ المُتَّقِينَ»(الزم - 57)
ترجمه: و يا مىگويد: اگر خدا هدايتم كرده بود از پرهيزكاران مىبودم.
اینک به نکات ذیل توجه شود:
الف - خداوند متعال، هستی محض است و هستی محض یعنی هر چه از کمال به ذهن خطور نماید، اوست. بدون هیچ نقص و کم و کاست. لذا فرمود: «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى»، یعنی همهی اسمها یا نشانههای نیکو مال اوست. پس از هستی محض و کمال مطلق که خداوند متعال است هیچ گاه شر صادر نمیگردد.
ب- معنای «عدالت» نیز مساوات به معنای مفروض ما نیست. بلکه حساب و کتاب و اندازه و قرار گرفتن هر چیزی در جای خود میباشد. اگر قرار باشد که در خلقت مساوات باشد، باید کوه و ابر و دریا و خورشید و ... مساوی خلق شوند، که این به معنای خلق نشدن است. لذا میفرماید که خداوند متعال برای هر چیزی «قدر» یعنی اندازههای معینی وضع نموده است «قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً - و خدا براى هر چيزى اندازهاى قرار داده است (الطلاق،3» و بر همین اساس فرمود که خداوند متعال ابتدا «قدر» یعنی اندازهی هر چیزی را معین نمود و سپس هدایت کرد. «وَ الَّذي قَدَّرَ فَهَدى - و آن کسی که اندازه کرد (قرار داد)، پس هدایت نمود (الأعلی، 3)».
ج – از اندازههای نظام حکمت الهی این است که دنیا، پایینترین مرتبه وجود باشد و به همین دلیل جرم و جسم داشته باشد و لازمهی حیات این دنیا نیز تغذیه باشد و ... – از اندازههای خلقت این است که به انسان شرف و کمالی داده شود که به هیچ موجود دیگری داده نشده است، یعنی اراده و اختیار. و برای استفاده صحیح از آن پیامبر درون «عقل» و پیامبر بیرون «انبیاء با کتب» برایشان نازل گردد – و از اندازهها این است که میفرماید اگر ایمان بیاورید و بر طبق دستور رفتار کنید، با هیچ مشکل لاینحلی مواجه نمیشوید، اما اگر ایمان نیاورید و عمل نکنید، زندگی شما حیوانی میشود و حیوانات جهت ارتزاق یک دیگر را میدرّند. – از جمله قوانین و اندازهها این است که فرمود چون بشر روح و جسم دارد، عقل و نفس هم دارد. اگر عقلش غلبه کرد خلیفة الله میگردد و اگر نفس غلبه داشت حیوان بلکه پستتر میگردد و نیز فرمود چون عدهای بندگی هوای نفس را میکنند، از مسیر خارج شده و طغیان میکنند، پس شما نه تنها از آنها تبعیت نکنید، بلکه مقابل آنها بایستید و ... .
سپس برای برقراری عدالت و این که هر چیزی در جای خود قرار گیرد، بایدها و نبایدها (احکام) را بیان داشت. از احکام عبادی و شخصی و اخلاقی گرفته تا احکام حکومتی، اقتصادی، قضاء، اجتماعی، تربیتی ...، و فرمود: فقط حکومت الله جل جلاله، یعنی حاکمیت فقه اسلام (احکام اسلامی) است مشروعیت دارد و نه قوانین من در آوردی قدرتها که فقط به سود خودشان است.
د – اما بشر هیچ کدام از این حرفها را قبول نکرد. به دنبال هوای نفس رفت. به خدا کافر شد. دنیا گرا و راحت طلب شد. فقط به فکر چاق کردن بدن حیوانی افتاد، طغیان کرد و طاغوت شد، ظلم را پیشه کرد و اهل فساد و فجور شد و آن که اهل ظلم نبود نیز به جای مقابله تسلیم گردید تا منافع دنیویاش به خطر نیافتد!
جامعهی بشری حتی حکومت الله جل جلاله را بر یک ملت کوچک در میان تمامی ملل جهان تحمل نیاورده و با او میجنگد، در حالی که او گناهی ندارد، جز این که میگوید: رب من، یعنی صاحب اختیار من و تربیت کنندهی امور من، الله جل جلاله است و نه فرعون زمان و البته یک عده نیز در مقابل آنها ایستادند:
«الَّذينَ أُخرِجُوا مِن دِيارِهِم بِغَيرِ حَقٍّ إِلاَّ أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَو لا دَفعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذكَرُ فيهَا اسمُ اللَّهِ كَثيراً وَ لَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ (الحج، 40)»
ترجمه: همان كسانى كه از ديارشان بيرون شدهاند بدون سبب جز آنكه مىگفتهاند: پروردگار ما خداى يكتا است. اگر خدا بعضى از مردم را به بعض ديگر دفع نمىكرد ديرها و كليساها و كنشتها و مسجدها كه نام خدا در آن بسيار ياد مىشود ويران مىشد، خدا كسانى را كه يارى او كنند يارى مىكند كه وى توانا و نيرومند است.
حال که بشر با مشکلات و معضلات و مظالمی که به دست خود پدید آورده مواجه شده، باز به جای اطاعت الله، میگوید: چرا خدا چنین کرد، این چه عدلی است؟ و خداوند کریم نیز میفرماید: از خداوند متعال هیچ شری صادر نمی گردد و جهان نیز دار اختیار است و نه اجبار، لذا هر چه از بدی در خشکی و دریا ظهور مییابد، نتیجهی برخی از اعمال خودتان است که بر اساس همان قوانین و اندازهها به شما میچشانیم، باشد که آگاه شوید و به سوی خدا و قوانین او برگردید.
«ظَهَرَ الفَسادُ فِي البَرِّ وَ البَحرِ بِما كَسَبَت أَيدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُم بَعضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُم يَرجِعُونَ» (الروم،41)
ترجمه: فساد در دريا و خشكى ظاهر گشت به خاطر كارهاى بد مردم [آن چه مردم با دست خود کسب کردند]، ظاهر گشت تا خدا به اين وسيله بعضى از آثار كار بد را به ايشان بچشاند.
و فرمود: (بر اساس همان قوانین و اندازههای معین) همه چیز قابل تغییر است، به شرطی که خودتان تصمیم به تغییر بگیرید، نه این بر خدا دیکته کنید که به ناگاه نظام خلقت را بر هم زند و جبری حاکم کند:
«إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنفُسِهِم» (الرعد، 11)
ترجمه: يقيناً خدا سرنوشت هيچ قومى را تغيير نمىدهد، مگر اين كه آنان خويشتن را (به وسيله رفتارهاى نيك، يابد) تغيير دهند.
سالها مردمانی خوابیدند و مردمانی با هوشیاری دیگران را چاپیدند، موجب استضعاف و عقبافتادگی دیگران شدند، آنان را به بردگی گرفتند، سرمایههایشان را تاراج کردند، معترضین قوم را قتل عام کردند، ملتها را به بردگی کشیدند و برای خود وسایل رفاه فراهم آوردند...، و دیگران نیز فقط خودنگری کرده و نگاه کردند تا مبادا آسیبی از آنان به اینان برسد. حال که به نتیجهی آن رسیدهاند، میپرسند: خدا چرا چنین کرد؟
با مردم جهان کاری نداریم، به قول امام خمینی (ره) اگر هر مسلمانی فقط یک سطل آب میریخت، اسرائیل را سیل میبرد. اکنون نیز اگر هر مسلمانی فقط 2 دلار کمک میکرد، با سرمایهای نزدیک به 4 میلیارد دلار، سومالی از مرگ حتمی و فاجعه انسانی نجات مییافت. اما همین مسلمان با تمامی اعتقاداتی که به آخرت دارد و باورهایی که نسبت به تکالیف خود نسبت به سایر انسانها دارد، اسرافش در زندگی (از کاخسازی گرفته تا سفرههای آن چنانی و سفرهای رنگین) پا برجاست، به چرب و نرم زندگی خوش است و به جای انجام تکلیف معترض است که چرا خدا چنین کرد یا چنان نکرد؟!
کجا خداوند متعال فرمود که آن چه به شما دادهام فقط مال خودتان است و مواظب باشید یک موقع چیزی به دیگران ندهید؟! اگر یک درخت سایه، چوب و میوه میدهد تا شما استفاده کنید، اگر یک گوسفند، همهی وجودش برای استفاده شماست، شما نیز باید دست کم به اندازهی یک «درخت» در این چرخهی حیات خاصیت داشته باشید، میوه دهید تا به این ابتلائات دچار نشوید.
پس اگر از حکومت اسلامی فرار کردید و به حکومت گردنکشان ظالم و خودخواهان عالم گردن فرود آوردید، اگر زکات مال خود را نپرداختید، اگر از انفاق و صدقات واجب و مستحب روی برگرداندید، اگر بخل و خودنگری وجود شما را گرفت، اگر کر و کور شدید، اگر مشغول به گناه شدید و ... ، این شما هستید که در حق خود و دیگران ظلم میکنید، نه خداوند متعال.
ھ – خلقت حقتعالی و نظام هدایت و عدالت نیز نظاممند است. آتش فوایدی دارد و سوزاننده نیز هست، دست انسان نیز فوایدی دارد و سوزنده است، خداوند هر دو را خلق کرد و به انسان فرمود: دست خود را به آتش نزدیک نکن. پس اگر کسی دست خود یا دیگری را به آتش رساند و سوخت، نباید گلهمند شود که چرا خدا دست من را سوزاند یا جلوی سوختن دست او را نگرفت؟! هم چنین نعمت خدا مستقیم و توسط ملائک به حلقوم انسان ریخته نمیشود. ابر و باد و خورشید و باران و ... زمینی را مساعد میکند، گندمی رویانده میشود، کشاورزی کاشت، داشت و برداشت میکند، تاجری آن را میخرد، کارخانهای ان را آرد میکند ... نانوایی میپزد و بنده و شما یک لقمه نانی میخوریم، حال اگر یکی در این چرخه فساد و تباهی کرد، گندم را سوزاند، یا برای خودش احتکار کرد و ...، نباید بگوییم که چرا خدا مساوی تقسیم نکرد؟ بلکه باید یقهی ظالم و مفسد را بچسبیم و اختلال ایجاد شده در چرخهی حیات را طبق دستورات خالق عالم اصلاح کنیم.
» بازگشت |
تاریخ : 1 آذر 1403 |
توسط : admin2 |
بازدیدها : 2 883 |
نظرات : 0
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد که شما عضو سایت نیستید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید.