از ترس شان مقابل بدحجابی سکوت کردند؛ آیا اینها علوی هستند؟
پناهیان با اشاره به اگر میخواهید محبت به امیرالمؤمنین(ع) در وجودتان موج بزند اولا باید به عرصۀ سیاست وارد شوید و ثانیا باید در عرصۀ سیاست از حق دفاع کنید؛ «وَلَو بَلَغَ ما بَلَغ» یعنی حتی اگر همۀ عالم ما را مسخره کردند و ما را تنها گذاشتند و تمام رفقایمان را از دست دادیم، پای حق بایستیم. نگران این نباشیم که رفاقتهایمان از بین برود. اگر علی(ع) با این کار رفیق ما شود، چه باک از ملامتها!
به گزارش جهان به نقل از رجادر ادامه بخشهایی از این سخنان را میخوانید:
از مهمترین ویژگیهای علی(ع) این بود که در عرصۀ سیاست و دفاع از حق به فکر آیندۀ خودش نبود و از سرزنش کسی نمیترسید
• یکی از مهمترین ویژگیهای علی(ع) این بود که در عرصۀ سیاست آنچنان با صداقت و صلابت از حق جانبداری میکرد که به هیچ وجه از سرزنشِ سرزنش کنندگان نمیترسید و به فکر آیندۀ خودش نبود. «فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِم؛ به زودى خدا قومى را كه بسيار دوست دارد و آنها نيز خدا را دوست دارند و نسبت به مؤمنان سرافكنده و فروتن و به كافران سرافراز و مقتدرند (به نصرت اسلام) برانگيزد كه در راه خدا جهاد كنند و (در راه دين) از نكوهش و ملامت احدى باك ندارند»(مائده/۵۴)
• حتی میتوان گفت این مهمترین ویژگی علی(ع) بود که عامل مظلومیت حضرت شد. اگر علی(ع) تمام عمر به معرفت و کار علمی میپرداخت آیا این قدر دشمن پیدا میکرد؟ اگر تمام عمر به عبادت و صدقه دادن میپرداخت آیا اینقدر دشمن پیدا میکرد؟
• علی(ع) در عرصۀ سیاست چه کرد که اینقدر دشمن پیدا کرد؟ آنوقت ما در گوشهای با یکدیگر گفتگو میکنیم ولی به محض اینکه حرف ناروایی میشنویم، برای اینکه دوستانمان را از دست ندهیم و رفاقتمان به هم نخورد به راحتی از موضعِ برحق خود کوتاه میآییم و از کنار آن میگذریم. در حالیکه حتی اگر دوستانمان هم حرف ناحق میزنند باید علیوار عمل کنیم و بگوییم: حرف تو اشتباه و خارج از انصاف است.
• اگر میخواهید محبت به امیرالمؤمنین(ع) در وجودتان موج بزند اولا باید به عرصۀ سیاست وارد شوید و ثانیا باید در عرصۀ سیاست از حق دفاع کنید؛ «وَلَو بَلَغَ ما بَلَغ» یعنی حتی اگر همۀ عالم ما را مسخره کردند و ما را تنها گذاشتند و تمام رفقایمان را از دست دادیم، پای حق بایستیم. نگران این نباشیم که رفاقتهایمان از بین برود. اگر علی(ع) با این کار رفیق ما شود، چه باک از ملامتها!
• وقتی علی(ع) خود به عنوان شیعه و پیرو پیغمبر اکرم و سرباز پیامبر(ص) شمشیر میزد آنقدر بیملاحظه از پیامبر(ص) دفاع کرد که دیگر رفیقی برای دوران بعد از پیامبر(ص) برای خودش باقی نگذاشت.
• هر سیاستمداری که به فکر آیندۀ خودش، باند خودش و گروه خودش باشد از علی(ع) فاصله گرفته است. تو به آینده چهکار داری؟ وظیفۀ امروزت را انجام بده!
• علی(ع) یکذره به فکر آینده نبود. برای حفظ آیندۀ خود ذرهای جلوی کسی کوتاه نیامد و هیچ به فکر همپیمان درست کردن برای آیندۀ خود و دوران پس از پیامبر(ص) نبود. به فکر این نبود که حداقل عدهای را دور خودش نگه دارد تا بعد از پیامبر(ص) از او دفاع کنند. علی(ع) را ابوالعجائب خواندهاند و شاید عجیبترین امر در حیات اجتماعی حضرت این باشد که با اینکه وصایت و خلافت حق او بود، به خاطر خدا قدمی برای تثبیت آن قبل از رسیدن موعد آن بر نداشت.
• باید مردانه مرید علی(ع) باشیم. به خدا قسم اگر مسئولی، یک کلمه به گونهای بگوید برای اینکه در آینده رأی بیاورد و یا افراد باند او رأی بیاورند، از علی(ع) دور شده است. اگر کسی از مسئولین بخواهد به فکر آیندۀ خودش باشد و برای دوام حضور خودش در قدرت کاری خارج از وظیفۀ خود انجام دهد یا برای اینکه محبوبیت مردمی خود را از دست ندهد یا محبوبیت مردم را کسب کند در مسئولیت خود کوتاهی کند، به خدا قسم از علی(ع) دور شده است و علی(ع) او را نمیپسندد.
• متاسفانه مردمداری بد معنا شده است. اینکه به خاطر مردمداری پا روی حق بگذاریم و یا به مردمفریبی بپردازیم، صحیح نیست. این رویۀ غلطی است که بعضی افراد وقتی در منصبها قرار میگیرند، حالا چه انتخابی باشند و چه انتصابی، بخشی از انرژی خود را صرف باقی ماندن در قدرت میکنند و در این مسیر حق و ناحق کرده و باند بازی میکنند.
• نگویید: «اگر علیوار عمل کنیم، دیگران از اطراف ما پراکنده میشوند!» بگذار پراکنده شوند. حق را بگو و بر اساس حق عمل کن؛ درست بگو و کار خودت را هم درست انجام بده و به بقیهاش کاری نداشته باش و به خدا واگذار کن. اگر یک طلبه یا سخنرانی پیش خود بگوید: «گرچه الان باید این حرف را گفت، ولی اگر این حرف را بزنم پس فردا ممکن است مردم دیگر پای سخن من ننشینند.» یقیناً امیرالمؤمنین(ع) او را به زبالهدانیِ تاریخ خواهد انداخت. مسئولین مملکتی که طبیعتاً مسئولیتشان در این زمینه بیشتر است.
آیا کوتاهی و سکوت مسئولین در موضوع بیحجابی بهخاطر ترس از آیندۀ خودشان نیست؟
• به عنوان مثال عرض میکنم: تمام مسئولین مملکت ما این موضوع را میدانند، بیحجابی ناامنی میآورد. بیحجابی هزینههای زندگی را بالا می برد. بیبندوباری فساد و مشکلات فراوان اقتصادی و اجتماعی به همراه خواهد آورد. بیحجابی یک مسألۀ ارزشی و شخصی نیست. همۀ مسئولین میدانند عوارض بیحجابی از مشکلی مانند ترافیک بالاتر است و برای کشور بیشتر هزینه میآورد. اگر موضوع ترافیک بد اداره شود، زمان مردم تلف میشود، بنزین از دست میرود وعمرها هدر میروند، اما اگر بیحجابی و بیبندوباری رواج پیدا کند روحها صدمه میخورند و انرژیها صرف معاصی خواهد شد.همه این را میدانند. ولی نمیآیند صریحاً در این زمینه اقدامی حداقلی کنند.
• کسی نمیگوید در این زمینه طالبانی عمل کنید، طالبانی عمل کردن صحیح نیست. ولی بعضیها حتی جرأت نصیحت کردن را هم ندارند. آیا اینکه در قبال این موضوع ساکت هستند به خاطر این نیست که میترسند بر علیه آنها موجی بپا خیزد؟ آن وقت اینها علوی هستند؟! ببینید علی(ع) طوری بیپروا عمل کرد که وقتی در خانهاش را آتش زدند یک نفر در مدینه از او دفاع نکرد. انتخاب غربت، مرد میخواهد. انتخاب مظلومیت، مرد میخواهد.
• متاسفانه کار فرهنگی درخوری هم انجام نشده. چه کسی غیر از مسئولین سیاسی و فرهنگی باید به فکر این مسائل باشد؟
• عدهای آمدند در خانۀ امام رضا(ع) گفتند ما از شیعیان هستیم. حضرت دو ماه آنها را راه ندادند. بعد از اصرار به خدمت حضرت شرفیاب شدند و پرسیدند آقا چرا ناراحت شدید؟ حضرت فرمود: «ادعای بزرگی کردید که گفتید شیعه هستید.» سپس حضرت فرمودند: شیعیان علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بودند و بعد اسامی برخی از اصحاب ویژۀ حضرت مانند ابوذر، سلمان، مقداد و عمار را به عنوان شیعیان اضافه کردند. (لَمَّا جَعَلَ الْمَأْمُونُ إِلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع وَلَايَةَ الْعَهْدِ دَخَلَ عَلَيْهِ آذِنُهُ فَقَالَ إِنَّ قَوْماً بِالْبَابِ يَسْتَأْذِنُونَ عَلَيْكَ يَقُولُونَ نَحْنُ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ع فَقَالَ أَنَا مَشْغُولٌ فَاصْرِفْهُمْ فَصَرَفَهُمْ إِلَى أَنْ جَاءُوا هَكَذَا يَقُولُونَ وَ يَصْرِفُهُمْ شَهْرَيْنِ .... فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى ع ائْذَنْ لَهُمْ لِيَدْخُلُوا فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَسَلَّمُوا عَلَيْهِ فَلَمْ يَرُدَّ عَلَيْهِمْ وَ لَمْ يَأْذَنْ لَهُمْ بِالْجُلُوسِ فَبَقُوا قِيَاماً... قالُوا لِمَا ذَا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ لِدَعْوَاكُمْ أَنَّكُمْ شِيعَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع وَيْحَكُمْ إِنَّمَا شِيعَتُهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ سَلْمَانُ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي بَكْرٍ الَّذِينَ لَمْ يُخَالِفُوا شَيْئاً مِنْ أَوَامِرِه» (احتجاج طبرسی/۲/۴۴۰)
• کسی آمد به امام باقر(ع) عرض کرد: آقا جان من شما را دوست دارم. حضرت فرمود: «پس برو و برای بلا آماده شو! بلا برای دوستان ماست.» (فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ قَالَ فَاتَّخِذْ لِلْبَلَاءِ جِلْبَاباً. فَوَ اللَّهِ إِنَّهُ لَأَسْرَعُ إِلَيْنَا وَ إِلَى شِيعَتِنَا مِنَ السَّيْلِ فِي الْوَادِي وَ بِنَا يَبْدُو الْبَلَاءُ ثُمَّ بِكُمْ وَ بِنَا يَبْدُوا الرَّخَاءُ ثُمَّ بِكُمْ)(امالی طوسی/۱۵۴) پروردگارا! محبت ما را به مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی(ع) زیادتر بگردان.
» بازگشت |
تاریخ : 2 آذر 1403 |
توسط : admin2 |
بازدیدها : 3 084 |
نظرات : 0
بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد که شما عضو سایت نیستید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید.