فراموشی رمز ورود؟
عضویت در سایت
   Aletaha.ir RSS

بانک اشعار ولادت حضرت ثامن الحجج (ع) - جبهه فرهنگی طاها

    بانک اشعار ولادت حضرت ثامن الحجج (ع) - جبهه فرهنگی طاها


    ویژه ولادت امام رضا علیه السلام


    نگاهت اسمانی صاف و زیباست
    دلت شفاف تر از رنگ دریاست
    ندیدم از تو بالاتر كسی را
    كه از هر دست دستان تو بالاست
    بهاری لیك پائیزی نداری
    همیشه سبز پوشی تو برجاست
    رئوفی میچكد از چشمانت
    نجابت از سراپای تو پیداست
    كرامت خسته شد از دست لطفت
    شفا در محضرت دائم هویداست
    خراسان گر شود صحنت،بود كم
    كه شآنت ماورای عقل دنیاست
    یكی با پنجره فولاد میگفت
    ببین دارالشفای خلق اینجاست


    قطعه و مفرد


    نگاه
    از آن زمان به گوشه نگاهت شدم دمی مهمان
    هنوز درون نگاهت شناورم مولا

    مرکز
    امشب که چنین مرکز هستی شده ایران
    بر آل محمد صلواتی بفرستید

    شکوفه
    شکوفه بریزید بر همنام مرتضا
    مژده بدید آمد مولانا موسی الرضا



    رباعی و دوبیتی


    پناه
    حق معرفتی به هر نگاهم داده
    در حلقه‌ی عشق خویش راهم داده
    این ها همه علتش فقط یک چیز است
    ایرانی‌ام و رضا پناهم داده

    غنچه
    لحظه‌های شادی دلهای ما آغاز شد
    باز ذکرِ حمد حقِ با سینه‌ها دمساز شد
    امشب از یومن قدومت یا علی موسی الرضا
    غنچه‌‌ای از گلشن آل محمد باز شد

    اشعار عروضی


    ذاکر
    یا رضا جان کن مدد بر خوانِ تو مهمان منم
    در شبِ میلادِ تو دلْ‌تشنه‌ی درمان منم
    دست من از عیدی لطف و شفاعت خالی است
    پادشاهی من گدایم، دست بر دامان منم
    در بیابان خطا گم کرده‌ام راهِ نجات
    ضامن آهویی و آهوی سرگردان منم
    هشتمین نور و دهم مولای خوبان یا رضا
    ده پناهم بی‌پناهم در جهان، حیران منم
    عهد کردم تا نگیرم حاجتم را ای رئوف
    تا سحر کوبم درِ میخانه و گریان منم
    دست بر هم می‌زنم همچون تمامِ عاشقان
    تا کنم جلب نظر ‌جانا، که دست افشان منم
    نوش کردم باده‌ی مهرِ تو را از کودکی
    تا به پیری ذاکر این ذکرِ یا سلطان منم

    ستارگان
    جمله ستارگان همه سینه سپر نموده اند
    پشت به شمس و زهره و قرص قمر نموده اند
    بر سر بام منزلِ دلبر ما چو اختران
    خیره به حجره گشته اند چشم به در نموده اند
    گفت به گوش اختری اختر غرق نور، خود
    از چه تمام اختران شور و شرر نموده اند
    گفت جواب، دم مزن هلهله را ببین که چون
    نفخه ی عشق در خور کافر کر نموده اند
    یک نظری نما تو بر سر درِ خانه ی بهار
    خانه و حجره گوئیا طلا به بر نموده اند
    حجره ی کیست اخترا این همه گوئی اش ثنا
    شرم ز او ستارگان پرده به سر نموده اند
    حجره ی دلبر خداست حجره ی شاه دلرباست
    آنکه فرشتگان ز او سرمه بصر نموده اند
    حجره ی غرق نور ما حجره ی کوثر و علیست
    نقش رضاست بین او با گل و پر نموده اند
    نور فقط نقاب اوست نجمه به پیچ و تاب اوست
    کاظم و نجمه بهر حق هدیه پسر نموده اند
    خنده ی او چه می کند با دل اهل معرفت
    جمله زمین و آسمان تای کمر نموده اند
    فاطمه و نبی ببین دست به دست حیدرند
    نذر وجود حضرتش درّ و گهر نموده اند



    اشعار نو


    در حال آماده سازی ...


    ذکر و سرود


    آهو
    بازم یه آهو اومده تو حرمت نشسته
    چشمای خیس و خسته‌اش و به کرمِ تو بسته
    نذار که این آهو بره با این دلِ غمینش
    صیاد بی رحمِ گناه نشسته تو کمینش
    آهوی خسته‌‌ منم ـ امام رضا ـ امام رضا
    یه دل شکسته منم ـ امام رضا ـ امام رضا
    یا علی موسی الرضا ـ مدد رضا جان رضا (3)
    تو شب میلاد رئوف دست من و عنایت
    باز اومده آهوی تو واسه کمی ضمانت
    می‌خوام که مثلِ قدیما رامِ تو با صفا شم
    ردّم نکن بذار بازم قربونیِ رضا شم
    آهوی خسته‌‌ منم ـ امام رضا ـ امام رضا
    یه دل شکسته منم ـ امام رضا ـ امام رضا
    یا علی موسی الرضا ـ مدد رضا جان رضا (3)
    یادم می‌آد وقتی منو داشتی جدا می‌کردی
    از میونِ غصه و غم منو رها می‌کردی
    یه حس و حالی هی می‌گفت یه وقت نشی غریبه
    آقا رو داشته باش که هم امام و هم حبیبه
    آهوی خسته‌‌ منم ـ امام رضا ـ امام رضا
    یه دل شکسته منم ـ امام رضا ـ امام رضا
    یا علی موسی الرضا ـ مدد رضا جان رضا (3)

    گره گشا
    وقتی قدم تو حرم امام رضا گذاشتم
    پای ضریح با صفاش دلم رو جا گذاشتم
    دلم غلامش شده
    آهوی رامش شده
    یا علی موسی الرضا
    همش کلامش شده
    یا علی موسی الرضا - یا علی موسی الرضا (2)
    **********
    میون ایوون طلاش یه آرزویی کردم
    منم مث کبوتراش دورِ سرش بگردم
    تا به ابد یارشم
    همیشه بیمارشم
    به گردنم حق داره
    چونکه نمک خوارشم
    یا علی موسی الرضا - یا علی موسی الرضا (2)
    کنار اون سقا خونه اش اشکای دونه دونه
    کی مثل تو امام رضا درد منو می دونه
    حال و هوایم تویی
    نغمه و نایم تویی
    آقا تو این بی کسی
    گره گشایم تویی
    یا علی موسی الرضا - یا علی موسی الرضا (2)

    رونما
    مژده که ماه هشتمین
    دشمن ظلم و جور و کین
    ضامن خسته آهوان
    آمده مقتدای دین
    یا علی ـ یا موسی الرضا (3)
    شام سیه سحر شده
    موسم غم به سر شده
    کاظم آل مصطفی
    صاحب گلْ پسر شده
    یا علی ـ یا موسی الرضا (3)
    زندگیم فدای تو
    عرش و سما گدای تو
    اهل فلک به صف شده
    در صفِ رونمای تو
    یا علی ـ یا موسی الرضا (3)
    جلوه‌ی ذات کبریا
    حال مرا نظر نما
    می‌شنوم ز عرش حق
    نغمه‌ی یا رضا رضا
    یا علی ـ یا موسی الرضا (3)

    نگاه حرم
    پر می‌زنه مرغِ دلم سوی تو
    تا که بشه دیوونه‌ی کوی تو
    گفتی می‌آی لحظه‌ی جون دادنم
    من می‌میرم تا ببینم روی تو
    آقام رضا ـ یا علی موسی الرضا (3)
    مرکز این سینه‌ بود جای تو
    دیده فدای رخِ زیبای تو
    سر به قدومت بگذارم رضا
    تا بشوم شاهدِ رؤیای تو
    آقام رضا ـ یا علی موسی الرضا (3)
    عاشقم و عاشقِ سیمای تو
    از کوچیکی دل شده شیدای تو
    اینقده دل اومده پای ضریح
    تا که بشه نذرِ تماشای تو
    آقام رضا ـ یا علی موسی الرضا (3)
    جان به فدای حرم و نام تو
    می بده ظرفِ دلِ من جام تو
    مثلِ کبوتر می‌زنم بال و پر
    لوله‌ی من هر گوشه‌ی بام تو
    آقام رضا ـ یا علی موسی الرضا (3)
    وقتی تو اون صحن و سرا می‌روم
    با صد هزار شور و نوا می‌روم
    وقتی می‌شم محوِ نگاهِ حرم
    انگار دارم کربلا می‌روم
    آقام رضا ـ یا علی موسی الرضا (3)

    پیمانه
    ساقی بده پیمانه‌ای که دل و دلبر آمد
    علی ابن موسی الرضا گلِ حیدر خوش آمد
    امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا (2)
    ز میِ سقاخانه‌ات قدحی ده بنوشم
    مادر از نامِ پاک تو زده حلقه به گوشم
    دلِ من مانده در بزمِ صدفِ عشقِ ساقی
    گل عشقِ تو را مولا کجا هرگز فروشم
    امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا (2)
    دلم امشب دیوانه‌ی گلِ رویت رضا جان
    شده امشب مستانه‌ی سر کویت رضا جان
    چشم به راه عنایت شد، سر به زیرِ خجالت
    تو بخوان تا دمی آید او به سویت رضا جان
    امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا (2)
    چه بگویم از نورِ آن حرم و بارگاهت
    بده تسکین دردِ مرا با درمانِ نگاهت
    ماهی میان سینه‌ام به نامِ تو کشیدم
    مرکزِ پرگار دل و دل شده گِردِ ماهت
    امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا ـ امام رضا مولانا (2)



    شور و بحر طویل


    رضاجان رضا جان
    ای ضامن آهو (رضا جان رضا جان) ـ ای دلبرِ خوشرو ـ مجنون تو هستم ـ دردانه‌ی مهر رو * ای شاه خراسان ـ ای عقل و دلِ و جان ـ امشب شده‌ام من ـ بر خوانِ تو مهمان * ای سوز و گدازم ـ ای راز و نیازم ـ امشب بزن از لطف ـ مهری به جوازم * ای حاصلِ کوثر ـ از آلِ پیمبر ـ تو فاتح عالم ـ ای زاده‌ی حیدر * ای شاهِ ولایت ـ من گشته گدایت ـ لب می‌زنم امشب ـ بر جامِ ثنایت

    رضا(ع)
    گل حیدر (رضا) ـ عشقِ پیمبر ـ غنچه‌ی کوثر ـ شافع محشر * ز تو مستم ـ بده به دستم ـ می الستم ـ عاشقت هستم * گلِ زیبا ـ ای همه غوغا ـ دل شده شیدا ـ بهرِ تو مولا * تویی یارم ـ تویی نگارم ـ چاره‌ی کارم ـ دار و ندارم * تو امیدم ـ همه نویدم ـ عشق تو دیدم ـ جز تو ندیدم * تو صفایی ـ مردِ وفایی ـ می‌گن تو عالم ـ گره گشایی * من غلامت ـ مرغکِ بامت ـ شفای دردم ـ گفتن نامت * تو نظر کن ـ به دل گذر کن ـ نخل دلم را ـ تو پرثمر کن

    یا علی موسی الرضا (4)
    شمع و گل و پروونه به دستش
    جام و می و میخونه به دستش
    عالم همه محوِ رخِ زیباش
    صدها دلِ دیوونه به دستش
    * * *
    عکس مه و خورشید تو نگاهاش
    می‌لرزونه دل رو با صداهاش
    هر چی کهکشونِ جیره‌خوارش
    یک دنیا ستاره زیرِ پاهاش
    * * *
    عاشقی با اون داره صفایی
    عشقش به جهان داده جلایی
    این آقا به گوشه‌ی نگاهش

    می‌کنه دلا رو کرب و بلایی
    * * *
    اون که انتهای سرنوشته
    با محبتش رو دل نوشته
    آی زمین و آسمون بدونید
    عاشقِ رضا جاش تو بهشته
    * * *

    آقام آقام آقام امام رضا(3)
    کی بوده سر به راهم کرده
    کی بوده یه نگاهم کرده
    همه عالم خبر دارند که
    منو آقام صدایم کرده
    زیارت دل اگه می‌شه نصیبم
    دوستم داره اونه تنها حبیبم
    * * *
    اگه از من نظر برداره
    همه‌ی زندگیم بیماره
    اگه مولا نباشه یارم
    کار قلبم نگو که زاره
    اگه تو دنیا من غمی ندارم
    واسه همینه این آقا رو دارم



    دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
    كنار سقاخونت، با زائرات بشینم
    سقاخونت آقاجون، به یاد مشك سقاست
    اونجا فقط برای شادی قلب زهراست
    یه كفتر غریبم، تو صحن سقاخونه
    بیا بده با دستت، لقمه و آب و دونه
    قبله قلب عاشق، جز تو آقا نمیشه
    می خوام آقا بدونی ، دوسِت دارم همیشه
    شبای بارگاهت ، صفای عالمینه
    صحن و سرات برا من، كربلای حسینه
    دلم می خواد آقا جون، ضریحتُ ببوسم
    لباس نوكریتُ، تو حرمت بپوشم
    از كوچیكی تا حالا، عاشق و مبتلاتم
    بذار همه بدونن، تا جون دارم گداتم
    دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
    كنار سقاخونت، با زائرات بشینم
    گدای بی پناهم، جز تو كسی ندارم
    رونده عالمینم، تویی همه قرارم
    دل تو حرم همیشه، مست یه اسم نابه
    ذكر آقام ابالفضل، دعای مستجابه
    آروم نمیشه این دل، توی حرم ای آقا
    تا روضه ای نخونم، از دوتا دست سقا
    كفتر دل كنارت، هی می ره بالا بالا
    پر می كشه تا یثرب، كنار قبر زهرا
    دست گدائی من به سوی تو درازه
    پیش تموم مردم، به گدائیش می نازه
    بعد نماز همیشه، اسم تو رو میآرم
    وای اگه روزی آقا، اسم تو رو نیارم
    دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
    كنار سقاخونت، با زائرات بشینم
    سروده كمال مومنی

    شعر ولادت امام رضا علیه السلام
    شوق سبو
    بر درد عشق نسخه و درمان اثر نكرد
    مرهم برای زخم غم تو ثمر نكرد
    تنها حریم پاك تو داریم زآن زمان
    دلبر برفت و دلشدگان را خبر نكرد
    از هر قبیله ای به تو امید بسته اند
    نبود كسی كه چشم تو بر او نظر نكرد
    شاهنشه غریب، امیر رئوف طوس
    دل نیست، آنچه داغ تواش پر شرر نكرد
    در بازكن كه از ره دوری رسیده ام
    این خسته بی دلیل در این ره، خطر نكرد
    امشب، سحر دوباره به كوی تو آمدم
    مخمورم و به شوق سبوی تو آمدم
    بر حال من به جان جوادت نگاه كن
    فكری به حال این دل بی سرپناه كن
    بر زائران پاك تو من غبطه می خورم
    آقا ترحمی به من پر گناه كن
    امشب برات كرب و بلای مرا بده
    ما را دوباره زائر آن بی سپاه كن
    گر این زیارتم شده دیدار آخرین
    در روز حشر یاد من رو سیاه كن
    در راه عشق، اهل غم و درد خواستی
    با چشم نافذت تو مرا مرد راه كن
    مولا به جان ما تو بگو با امام عصر
    یوسف بیا بخاطر من ترك چاه كن
    تا روز حشر نوكری ات افتخار ماست
    اینجا بهشت روی زمین جنت الرضاست
    سروده احسان محسنی فر


    ماه زیارتی امام رضا علیه السلام
    نغمه عاشقونه
    مرغ دلم می خونه نغمه عاشقونه
    دلش می خواد همیشه تو حرمت بمونه
    چه عطر دلفریبی چه بوی خوب سیبی
    به قلب خسته من امام رضا طبیبی
    وقتی كه ای نگارم پا تو حرم میذارم
    قسم به جون زهرا دل تو دلم ندارم
    تو حرمت خدایی دلم میشه هوایی
    شبای جمعه انگار تو خود كربلایی
    رودل غبار و گرده اسیر صد تا درده
    با این دل پریشون صحن وسرات چه كرده
    زعا لمی گسستم دل به دل تو بستم
    روز قیامت آقا منتظر تو هستم
    حاجت دل همینه ای شاه بی قرینه
    دلم می خواد كه روزی منم برم مدینه
    چه روضه ها كه خوندم غم رو دلت نشوندم
    با روضه های زهرا قلب تورو سوزوندم
    شاعر:وحید قا سمی

    با نام رضا به سینه ها گل بزنید
    با اشك به بارگاه او پل بزنید
    فرمود كه هر زمان گرفتار شدید
    بر دامن ما دست توسل بزنید

    وارث ایوب و نوح و یونس است
    با كبوترها تنها مونس است
    دل به دیدار محمد می رسد
    هر كه عاشق شد به مشهد می رسد
    اولیا در بحر خون ناجی شدند
    زائران مرقدش حاجی شدند

    در خاطرم از تو اشتیاقی مانده
    طرح حرم و صحن و رواقی مانده
    ای ضامن دلهای غریبان اینجا
    یك آهوی بی قرار باقی مانده

    مرغ دلم می خونه نغمه عاشقونه
    دلش می خواد همیشه تو حرمت بمونه
    چه عطر دلفریبی چه بوی خوب سیبی
    به قلب خسته من امام رضا طبیبی

    از هر قبیله ای به تو امید بسته اند
    نبود كسی كه چشم تو بر او نظر نكرد
    شاهنشه غریب، امیر رئوف طوس
    دل نیست، آنچه داغ تواش پر شرر نكرد

    بر حال من به جان جوادت نگاه كن
    فكری به حال این دل بی سرپناه كن
    بر زائران پاك تو من غبطه می خورم
    آقا ترحمی به من پر گناه كن

    چـشـمـه هـاى خـروشان تو را مى شناسند
    مـوج هـاى پـريشـان تـو را مى شنـاسند

    پـرسش تـشنـگـى را تـو آبـى ، جوابـى
    ريـگ هـاى بيابـان تـو را مى شنـاسـند

    نام تو رخصت رويـش اسـت و طــراوت
    زين سـبـب بـرگ و باران تو را مى شناسند

    از نشـابـور بـر مـوجـى از ( لا ) گذشتى
    اى كه امواج تـوفـان تـو را مى شنــاسـند

    اينك اى خوب! فصـل غـريـبـى سـر آمـد
    چـون تمـام غـريـبـان تـو را مى شنـاسند

    كاش من هم عـبور تــو را ديــده بــودم
    كـوچـه هـاى خـراسـان تو را مى شنـاسند

    از انتهای ناله هام ، از پشت چشمای ترم
    بغض گلوم داد می زنه : « من خونه زاد حرمم »
    گنبد پر نور رضا ایستگاه اول ، آخره
    تموم دنیا یه طرف ، پر زدن اینجا محشره
    اینجا به جز كبوترا ملائكه پر می زنن
    اینجا همه سائلن و حلقه رو بر در می زنن
    صابخونه ی كریم ما ، آخر عشقه به خدا
    مشهد مدینه اس،كربلاس،مشهد دمشقه به خدا
    اینجا واسه زیارتهام اذن و اجازت می گیرم
    با آب سقاخونه هاش غسل شهادت میگیرم
    شكوه ایوون طلا وجودم رو تكون می ده
    از كرمش امام رضا به ماها آب و دون می ده
    وقتی پرای خسته ام رو به گنبد تو می كشم
    انگار میرم به كربلا ، طعم غریبی می چشم
    می خوام بگم ترانه هام وقف صفای حرمت
    بیا بشین تو قلب من ، خونه فدای قدمت
    تموم عشق من اینه كه ریزه خوار تو باشم
    بین تموم عاشقات ، عاشق زار تو باشم
    نبض رضا رضا رضا ، طپش طپش های دلم
    دلم نمیاد كه بخوام از حرمت جایی برم

    امام رضا(ع)


    امام رضا (ع)
    ضامن آهو
    سلام اى ضامن آهو رضا
    سلام اى مظهر ياهو رضا
    سلام اى كريم عترت رضا
    بانى سفره محبت رضا
    سلام اى نور ولايت رضا
    غربت پر شور ولايت رضا
    سلام اى روح عبادت رضا
    ياسمن سرخ شهادت رضا
    سلام اى جلوه قرآن رضا
    عابر كوچه ‏هاى ايمان رضا
    سلام اى تجلى هو رضا
    سلام اى دلبر مه‏ رو رضا
    سلام اى صفاى هستى رضا
    ساقى ميخانه هستى رضا
    سلام اى توسل حق رضا
    صوت خوش تكلم حق رضا
    سلام اى امام عاشق رضا
    دسته گل آل محمد رضا
    سلام اى نسيم رحمت رضا
    شكوفه ناز شقايق رضا
    سلام اى شمس حقيقت رضا
    سبزترين نور امامت رضا
    سلام اى ماه مدينه رضا
    كليم سيناى طريقت رضا
    سلام اى وارث مادر رضا
    حديث زخمهاى سينه رضا
    سلام اى ليله بدرم رضا
    شب تولد تو قدرم رضا
    منم منم عاشق بى‏قرارت
    چهارده سلام من نثارت
    ***
    سلام من
    شب است و فيض حضور است در كنار امام
    به آسمان همه نور است از امام اَنام
    سلام من به حريمى كه جبرئيل امين
    ز پرده ‏دارى آن يابد اعتبار و مقام
    سلام من به حريمى كه ذات اقدس حق
    دهد به زائر آن خانه اجر و فيض مدام
    سلام من به حريمى كه در طوافش هست
    براى خيل ملايك صفا و سعى تمام
    سلام من به حريمى كه جنّ و انس و ملك
    دهند صاحب آنرا ز روى صدق سلام
    سلام من به امامى كه عالم و آدم
    به حرمت قدمش از ادب كنند قيام
    سلام من به امامى كه هست شمس شموس
    گرفته مهر و مه از نور روى پاكش وام
    سلام من به امامى كه خوان نعمت او
    بود شمول طفيلش همه خواص و عوام
    سلام من به امامى كه شد ولى خدا
    سپرده در كف او ربّ ذوالكرام، زمام
    سلام من به امامى كه با عدالت خود
    رضاى حق طلبد در طريقت اسلام
    سلام من به امامى كه از كرامت او
    بود پناه غريبان و مردم ناكام
    سلام من به امامى كه ضامن آهوست
    گرفته قلب رئوفش ز ذات حق الهام
    سلام من به شه طوس امام مظلومان
    كه شد شهادتش او را به عمر حسن ختام
    سلام من به رضا، ثامن الحجج از دل
    كه يافت عالم هستى از او دوام و قوام
    به آنكه عالم آل محمّدى باشد
    بگو دو صد صلوات و دو صد درود و سلام
    سزد كه بشنوم از مقتداى خود سخنى
    كه واجب آمده در شرع دين جواب سلام
    بسى خجسته بود آن زمان كه غرق شعف
    ز آب كوثر عشقش دهد مرا يك جام
    سعادت دو جهان شد برات تربت او
    به خاكبوس درش « مصلح» است كم ز غلام
    عالم آل محمد
    مه ذيقعده شب يازدهم
    سرزد از شرق مه چهاردهم
    خانه‏ ى موسى جعفر از نور
    برده امشب سبق از وادى طور
    نور اين خانه كجا طور كجا
    شمع كاشانه كجا حور كجا
    مرحبا نجمه، كه ماه آورده
    ماه خورشيد پناه آورده
    زاده‏ ى حضرت صادق موسى
    باب حاجات خلايق موسى
    همچو گل كودك نوزادش را
    خوبتر از همه اولادش را
    در بغل گيرد و لبخند زند
    بوسه بر عارض فرزند زند
    اين پدر فخر كند بر پسرش
    آفرين بر پدر و بر پسرش
    هر دو از نور عبوديت غرق
    كه ميانشان نتوان دادن فرق
    نشنوى گر زيمن بوى خدا
    از مدينه بشنو نور خدا
    شد ز نورش همه دلها روشن
    شد ز بويش همه عالم گلشن
    اى خوش آن پاك دلى كز نزديك
    گفت بر حضرت مهدى تبريك
    مَظهر و مُظهرِ سرمد آمد
    عالم آل محمد آمد
    ***
    لبخند آفتاب
    آسمان را عرشيان امشب چراغان مى‏كنند
    كهكشان در كهكشان آئينه بندان مى‏كنند
    قدسيان امشب به عين مقدم شمس الشموس
    اختران را بهر كسب نور مهمان مى‏كنند
    تشنگان معرفت امشب به زير آسمان
    ابرهاى رحمت حق باز باران مى‏كنند
    انجمن آراست نام ثامن ‏الاطهار و باز
    نام او را عاشقان شمع شبستان مى‏كنند
    تازه مى‏گردد دل من چون گل شبنم زده
    آيه ‏ى نام ورا هر جا كه عنوان مى‏كنند
    هر كه اشك شوق ريزد از برايش روز حشر
    دامن او را پر از ياقوت و مرجان مى‏كنند
    روضه او هست تا آئينه‏ ى باغ بهشت
    زائران او مكان در باغ رضوان مى‏كنند
    در حريم او كه باشد بهر ما دارالشفا
    دردمندان دردهاى خويش درمان مى‏كنند
    اى « وفائى» هر كه گردد زائرش با معرفت
    مشكل او را به روز حشر آسان مى‏كنند
    ***
    مونس قلبها
    ز بيت موسى جعفر مَه برج ولا سرزد
    كه خورشيد جمالش طعنه بر خورشيد خاور زد
    عزيز مصطفى آمد انيس قلب ما آمد
    به گرد شمع رخسارش دلم پروانه ‏سان پر زد
    صداى شاد باش عرشيان بر فرشيان آمد
    چو بوسه بر رخ فرزند خود موسى‏بن ‏جعفر زد
    به بزم ما صفا آمد، به درد ما دوا آمد
    رضا آمد، رضا آمد، سعادت حلقه بر در زد
    به احمد تهنيت گويد امين جبرئيل اكنون
    چو پا اندر جهان آن پاره ‏ى قلب پيمبر زد
    جهان از مقدمش رشگ جنان گرديد سرتاسر
    ز نور چهره‏اش ارض و سما از زيب و زيور زد
    دل من بسته بر مويش، بهشت من بود كويش
    غبار درگه او را امين حق به شهپر زد
    به يمنش عيدى ما را فرج بنما عطا يا رب
    فراق مهديش بر جان و قلب شيعه آذر زد
    مكن يا رب جدا از دامنش دست « هنرور» را
    به هر صبح و مسا يابن‏الحسن با ديده ‏تر زد
    شاعر : هنرور
    شب ميلاد رضا
    همه جا غرق صفا شد، شب ميلاد رضا
    پر طراوت همه جا شد، شب ميلادرضا
    همه جا آينه ‏بندان، همه جا آينه ‏وار
    محشر آينه‏ ها شد، شب ميلاد رضا
    آسمانها به زمين خيره كه اين توده خاك
    مركز نور خدا شد، شب ميلاد رضا
    شب ميلاد كرامت، شب ميلاد كرم
    شب ميلاد وفا شد، شب ميلاد رضا
    يا رئوف است همى نغمه قدسى نفسان
    شب تسبيح و دعا شد، شب ميلاد رضا
    بارش رحمت و رأفت، همه جاريست مگر
    شب ميلاد رضا شد، شب ميلاد رضا
    خانه نجمه بود قبله دلها و بر آن
    كعبه هم قبله نما شد، شب ميلاد رضا
    بعد موسى كه بود رهبر معصوم بشر
    حل شد اين مسئله تا شد، شب ميلاد رضا
    همه فيض و همه لطف و همه شور و همه نور
    شب قدر آمده ياشد، شب ميلاد رضا
    عالم آل محمد به جهان جلوه نمود
    عَلَم علم به پا شد، شب ميلاد رضا
    دومين بضعة منّى كه پيمبر فرمود
    بود نشناخته تا شد، شب ميلاد رضا
    هشتمين حجت حق پرده ز رخسار گرفت
    حاجت شيعه روا شد، شب ميلاد رضا
    نور زهرا (س) و محمد ز فروغ ازلى
    روشنى بخش فضا شد، شب ميلاد رضا
    بهتر از هر چه كه خورشيد بر او مى‏تابد
    باز بر خلق عطا شد، شب ميلاد رضا
    به تماشاى بهشت حرم او ز بهشت
    هر در و پنجره وا شد، شب ميلاد رضا
    ما محبّان رضاييم و چو ما اهل ولاست
    هر كه پيوسته به ما شد، شب ميلاد رضا
    ذكر زوّار جگر سوخته گرد حرمش
    يا معين الضّعفا شد، شب ميلاد رضا
    قلم صنع خداوند مگر بنگارد
    دردهايى كه دوا شد، شب ميلاد رضا
    رسدش نامه آزادى محشر، هر كس
    كه در اين خانه گدا شد، شب ميلاد رضا
    بهره از ذوق «شفق» برد «مؤيد» كه سرود
    شب ميلاد رضا شد ، شب ميلاد رضا
    ***
    كبك رحمت
    مژده‏ اى دل كه دلربا آمد
    دلربائى گره گشا آمد
    محنت ودرد و غم فرارى شد
    شادى و رحمت و صفا آمد
    بعد شوال ماه ذيقعده
    شامل رحمت خدا آمد
    از منادى ندا رسد در گوش
    مژده‏ اى مؤمنين رضا آمد
    نجمه را داده ذات حق پسرى
    كه از او جان به جسم ما آمد
    هشتمين جانشين ختم رسل
    حجت ذات كبريا آمد
    هفتمين نور ديده‏ گان على
    ششمين يار مجتبى آمد
    پنجمين حافظ خون حسين
    كاتب شرح كربلا آمد
    چارمين رهبر عبوديت
    رهبرى پاك و پارسا آمد
    سومين پاسدار بحر علوم
    بهر تفسير هل أتى آمد
    دومين اوستاد فقه و اصول
    معنى نون انّما آمد
    اولين پور موسى جعفر
    بهر تثبيت ارتضا آمد
    آدم از بهر گفتن تبريك
    در بر ختم انبيا آمد
    ده بشارت به نوح دريا دل
    كه به فلك تو ناخدا آمد
    مژدگانى بده به ابراهيم
    كه تو را ضامن بقا آمد
    بهر دربانى درش موسى
    دست بر سينه با عصا آمد
    زنده عالم شد از دم گرمش
    كه مسيحا به التجا آمد
    عالم آل احمد است رضا
    يادگار محمد است رضا
    ***
    قلزم رحمت
    عرصه گيتى ز نو،خرّم و زيبا شده
    ماه خراسان پديد، ز شهر بطحا شده
    خسرو اقليم طوس، شاه انيس النفوس
    كرده به دلها جلوس، دافع غمها شده
    سيّد و سالار ما، مونس و غمخوار ما
    دلبر و دلدارما، جاذب دلها شده
    قبله ما روى او، چشم همه سوى او
    خاك سر كوى او، كُحل بصرها شده
    خلق ثناگوى او، زنده دل از بوى او
    منوّر از روى او، عالم بالا شده
    ماه ولايت رضا، مهر امامت رضا
    شمس هدايت رضا، شافع عقبى شده
    بحر كرامت رضا، گنج سخاوت رضا
    قُلزم رحمت رضا، ز لطف يكتا شده
    پادشه انس و جان، دادرس بى‏كسان
    به خلق كون و مكان، ملجأ و مأوى‏شده
    نظم « هنرور» قبول، كن توبه حقّ رسول
    مادح آل رسول، با دل شيدا شده
    شاعر : هنرور
    ***
    ولادت
    به ولادت تو جانا شده آسمان مزّين
    به نظارت است گيتى كه رسد ز راه ضامن
    تو اميد خلق هستى به جهان عشق جانا
    كه جهان ز كفر سازى به ولاى خويش ايمن
    به تن آى جان هستى كه تشيع است واله
    بنموده است دل را چو براى دوست مأمن
    همه ز اشتياق رويت به قرائت‏ اند قرآن
    كه ز حق پيام گيرند و به عشق حق دميدن
    چو به عرش پا نهادى كه كنى جهان منوّر
    بنگر به خلق جانا سوى جشن كوى و برزن
    چو شكوفه بهاران به ترنم آر گيتى
    كه ز عرش گسترانده به ولايت تو دامن
    تو بتاب نور رحمت به قلوب عاشقانت
    كه به عشق سويت آيد به شفاعتش برهمن
    چو ز عرش مژده آيد كه به گلستان درآيى
    بدهند عاشقان جان چو كه جان فدا كنم من
    ز تو دست بر ندارد چو حكيم زنده باشد
    كه تو خود ز نور باران به ولايتى مدون
    شاعر : سيد مهدي ايزدي دهكردي (حكيم)
    ***
    دست گره‏گشا
    من كيستم گداى تو يا ثامن ‏الحجج
    شرمنده عطاى تو يا ثامن الحجج
    باللَّه نمى‏روم بر بيگانگان به عجز
    تا هستم آشناى تو يا ثامن‏ الحجج
    از كار ما گره نگشايد كسى مگر
    دست گره گشاى تو يا ثامن الحجج
    تا آخرين نفس نكشم دست التجا
    از دامن ولاى تو يا ثامن الحجج
    خواهم ز بخت همت و از حق سعادتى
    تا سر نهم به پاى تو يا ثامن الحجج
    باشد صفاى صبح نيشابور يادگار
    ز انفاس جان فزاى تو يا ثامن‏ الحجج
    دارلشفاست كوى تو و خود تويى طبيب
    درد من و دواى تو يا ثامن ‏الحجج
    هستى چو پاره تن پيغمبر خدا
    جان جهان فداى تو يا ثامن‏ الحجج
    بنما عنايتى به مؤيد كه نسپرد
    راهى به جز رضاى تو يا ثامن ‏الحجج
    ***
    شاعر : عباس براتي پور
    «جشن شادى »
    موسم جشن و طرب شده، شيعه اندر تاب و تب شده
    گشته ميلاد امام رضا، جشن شادى بين به پا شده
    (ضامن آهو امام رضا (2) اى گل خوشبو امام رضا (2))
    (امام رضا - امام رضا - امام رضا) (2)
    جان من بادا فداى تو، هستى ام ريزم به پاى تو
    كفتر كوى توام ببين، خارراه از پاى من بچين
    (ضامن آهو امام رضا (2) اى گل خوشبو امام رضا (2))
    (امام رضا - امام رضا - امام رضا) (2)
    نيكبختيان، سبك سال 78

    «پور زهرا»
    گل عاشقان گشته شكوفا، گل موسى بن جعفر پور زهرا
    آمد به دنيا محبوب دلها
    عالم آل مصطفى، ماه دل آرا
    على موسى الرضا يا على
    رضا رضا جان - رضا رضا جان - رضا رضا جان مولا رضا رضا جان
    هله ميخارگان ميخانه واشد
    مولد هشتمين ساقى رضا شد
    شد بار ديگر عالم منور
    از جلوه روى رضا فرزند كوثر
    على موسى الرضا يا على مولا
    رضا رضا جان - رضا رضا جان - رضا رضا جان مولا رضا رضا جان
    نيكبختيان، سال 78

    «خلوت دل»
    توى خلوت دلم فقط خودت خونه دارى
    كنج اين خونه بيا، ببين يه ديوونه دارى
    هر كى‏ام يا هر چى‏ام، پيش تو سر به زير ميام
    تويى تو امير دل، من شبيه اسير ميام
    يا على موسى الرضا (4)
    تو تموم زندگيم فقط نمك گير توام
    بزار راحتت كنم يه عمريه گير توام
    چى ميشه به اين گدا تو حرمَت خونه بدى
    يه گوشه به كفتر غريبه‏اى لونه بدى
    يا على موسى الرضا(4)
    محمود كريمى

    «گنبد طلا»
    بچه بودم يه عكسي رو، ديدم كه خيلى دلرباست
    مريد فراوون داره و شفا خونه عاشقاست
    پرسيدم از بابام كيه، چشمام گرفته عكسشو
    بونه گرفتم كه بابا اونى كه من مى‏خواستمش
    همين آقاس همين آقاست
    پرسيدم از بابام كيه، اين گنبد كيه طلاست
    گفتش عزيزم پسرم اين گنبد امام رضاست
    سلطان على موسى الرضا(4)
    طلاى گنبدش مس، دل منو طلا مى‏كرد
    كبوتر دل منو، تو حرمش هوا مى‏كرد
    بين خودم تا حرمش با جون و دل پر مى‏زنم
    همش به عكس خوشكلش با جون و دل زُل مى‏زدم
    يه ريزه گشته بود دلم، براى ديدن آقا
    همش مى‏گفتم زير لب دوست دارم امام رضا
    سلطان على موسى الرضا(4)
    جواد ذاكر

    «سائل ميخونه»
    سلطان يا اباالحسن - سلطان يا اباالحسن
    رضا غريب الغربا، سائل ميخونه منم
    صاحب ميخونه تويى، خراب و ديوونه منم
    گنبد زرد خوشكلت، كعبه‏ى آمال همه
    از ضريح تو مى‏رسه، شميم بوى فاطمه
    كفشدارياتم برامن، بهشت و جنت خداست
    فدات بشم امام رضا حريم تو چه با صفاست
    لبالب از رقيه و حسين و زينبى رضا
    اسم تو اسم اعظم مظهر يا ربى رضا
    كمون ابروى سيات، كمون تيغ حيدره
    دعا براى بنده‏هات تجسمى ز مادره
    من مى‏دونم حريم تو بوى مدينه رو داره
    سقا خونت علقمه رو به ياد آدم مى‏ياره
    سلطان يا اباالحسن، سلطان يا ابالحسن (2)
    هلالى

    «مشهد با صفا»
    از عشق ميلاد رضا نعره زنم هوهو كنم
    از دل مدد، خواهم از او يا ضامن آهو كنم
    تا عشق تو به دل نشست مجنونم و ديوونه‏ام
    مستم نماز باده‏ات، تشنه سقا خونه‏ام
    مولا على موسى الرضا (4)
    با كرم تو مهربون هر دم رضايى مى‏شوم
    به من اگر احسان كنى كرببلايى مى‏شوم
    آقا على موسى الرضا قربون ايوون طلات
    بذار بمونم تا ابد معتكف صحن و سرات
    اى ضامن آهو رضا عشق تو در سرشتمه
    كفشداريياى حرمت جنتمه، بهشتمه
    مولا على موسى الرضا (4)
    مشهد با صفاى تو قبلگه و دين منه
    صحن وسراى خوشكلت نشون و آئين منه
    گر چه كه آهويت نيم ولى پناه من تويى
    من عبد درگاه توام صاحب و شاه من تويى
    مولا على موسى الرضا (4)
    مهدى اكبرى

    «ماه آسمونى»
    هر چى بگم از تو كمه، دوست دارم يه عالمه
    ستاره مى‏ريزه از آسمون به پاى على بن فاطمه
    (يا على بن موسى الرضا امام رضا- امام رضا) (2)
    تويى سرنوشت من، غم تو سرشت من
    همه‏ى كفشداريات بهشت من
    هر چى بگم از تو....
    خدا كنه فدات بشم، به پات بريزه خون من
    ترانه‏ى قلبم تويى، تويى امام مهربون من
    ياور درونى ام، ماه آسمونى‏ام
    شده نذر عشق تو، جوونى‏ام
    هر چى بگم از تو....
    (يا على بن موسى الرضا امام رضا- امام رضا) (2)
    محمود كريمى

    «گل حيدر»
    مولا مولا يا امام رضا - مولا مولا يا امام رضا( (2)
    جلوه‏ى نور نه فلك امشب از زمينه
    ستاره چشمك مى‏زنه تا تو را ببينه
    يابن الزهرا يا امام رضا (4)
    عشق تو سرنوشت من (مولا رضا جان)
    مشهد تو بهشت من (مولا رضا جان)
    (مولا مولا يا امام رضا - مولا مولا يا امام رضا) (2)
    دل و دين و عقل و هوشم همه را به باد دادم
    ز كدام باده ساقى به من خراب دادى
    مهر تو با روح و تن و جونم سرشته
    با خط زيبا به روى قلبم نوشته
    (مولا مولا يا امام رضا - مولا مولا يا امام رضا) (2)
    امام رضا الهى من فدات شم
    خدا كنه فداى يك نگات شم
    خودت كه جاى خود دارى الهى
    فداى تك تك كبوترات شم
    كفدشارياتم واسه من بهشته
    فداى خاك پاى زائرت شم
    از آسمون فاطمى ماه من در اومد
    آى عاشقا گل بريزيد گل حيدر اومد
    (مولا مولا يا امام رضا - مولا مولا يا امام رضا) (2)
    خاطر تو بسكه مى‏خوام روز وشب مى‏خونم
    امام مهربون من دردت به جونم
    جلوه‏ى نور نه فلك از زمينه
    ستاره چشمك مى‏زنه تا تو رو ببينه
    (مولا مولا يا امام رضا - مولا مولا يا امام رضا) (2)
    محمود كريمى

    «كبوتر دل»
    هر كارى كنم من كبوتر دل
    وقتى ميشينه، مى‏پره مشكل
    ولى با هواى گنبد زردت
    مى‏پره مرغ دل با عشق كامل
    همه‏ى عشق من، تويى رضا جان (4)
    رضا جان، الهى كه من فدات شم
    الهى فداى كبوترات شم
    نذر عشقت كنم دارو ندارم
    تو حريمت بيام، محو نگات شم
    همه‏ى عشق من، تويى رضا جان (4)
    دل من كرده دوباره‏هواتو
    هواى ديدن كبوتراتو
    اگه دادن جون بهاى‏وصله
    براى ديدنت، جونم براتو
    همه‏ى عشق من، تويى رضا جان (4)
    سبك: (ستاره آسمون....)

    «سروش شادى»
    مژده كه امشب ياران، جهان منور گشته
    مورد لطف يزدان، موسى جعفر گشته
    شد تولد رضا آفرين مرحبا بر اين ولادت
    گشته عنايت از حق، چنين گل خوشبويى
    ز نور حق او مشتق، آمده از خوشرويى
    هفتمين مقتدا آفرين مرحبا بر اين ولادت
    دو چشم نجمه روشن، شد ز فروغ رويش
    ارض و سما شد گلشن، ز طلعت دلجويش
    مى‏سرايد صبا آفرين مرحبا بر اين ولادت
    نوگلى از گلزار، ختم پيمبر آمد
    مظهرى از انوار، ايزد داور آمد
    سبط خير الورى آفرين مرحبا بر اين ولادت
    حجت هشتم آمد، شاه خراسان آمد
    نوگل تكتم آمد، مونس جانان آمد
    زاده‏ى مرتضى آفرين مرحبا بر اين ولادت
    به هر چمن بين بلبل، بر سر هر شاخ گل
    يا به سر هر سنبل، فكنده شور و غلغل
    نغمه زند با نوا آفرين مرحبا بر اين ولادت
    به‏خسته‏گان برگوئيد، كه باب حاجت آمد
    طبيب خود را جوئيد، سرور امت آمد
    هست شمس الضحى آفرين مرحبا بر اين ولادت

    «پيك سعادت»
    پيك سعادت، داد اين بشارت
    تابيده هشتم، مهر ولايت
    آمد اين هديه از حق تبارك
    مولد ثامن الحجج مبارك
    عالم از مقدمش گرديده گلشن
    حجة بن الحسن چشم تو روشن
    مظهر الطاف داور آمد
    هشتم وصى پيغمبر آمد
    شد شكوفا گل گلزار احمد
    زيبا گل سر سبد محمد
    عالم از مقدمش گرديده گلشن
    حجة بن الحسن چشم تو روشن
    دارد مدينه، سيماى شادى
    اين مژده بر لب، دارد منادى
    ميلاد ميوه‏ى، قلب بتول است
    رشك جنت مدينة الرسول است
    عالم از مقدمش گرديده گلشن
    حجة بن الحسن چشم تو روشن
    ميلاد شاه ملك وجود است
    از هستيش هر بود و نبود است
    آمد آن مظهر الطاف داور
    فرزند دلبند موسى بن جعفر
    عالم از مقدمش گرديده گلشن
    حجة بن الحسن چشم تو روشن
    اى كعبه دل صحن وسرايت
    امام هشتم جانها فدايت
    ملجأ و مأمن اهل ولائى
    مغيث الشيعة فى يوم الجزايى
    عالم از مقدمش گرديده گلشن
    حجة بن الحسن چشم تو روشن

    دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
    كنار سقاخونت، با زائرات بشینم
    سقاخونت آقاجون، به یاد مشك سقاست
    اونجا فقط برای شادی قلب زهراست
    یه كفتر غریبم، تو صحن سقاخونه
    بیا بده با دستت، لقمه و آب و دونه
    قبله قلب عاشق، جز تو آقا نمیشه
    می خوام آقا بدونی ، دوسِت دارم همیشه
    شبای بارگاهت ، صفای عالمینه
    صحن و سرات برا من، كربلای حسینه
    دلم می خواد آقا جون، ضریحتُ ببوسم
    لباس نوكریتُ، تو حرمت بپوشم
    از كوچیكی تا حالا، عاشق و مبتلاتم
    بذار همه بدونن، تا جون دارم گداتم
    دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
    كنار سقاخونت، با زائرات بشینم
    گدای بی پناهم، جز تو كسی ندارم
    رونده عالمینم، تویی همه قرارم
    دل تو حرم همیشه، مست یه اسم نابه
    ذكر آقام ابالفضل، دعای مستجابه
    آروم نمیشه این دل، توی حرم ای آقا
    تا روضه ای نخونم، از دوتا دست سقا
    كفتر دل كنارت، هی می ره بالا بالا
    پر می كشه تا یثرب، كنار قبر زهرا
    دست گدائی من به سوی تو درازه
    پیش تموم مردم، به گدائیش می نازه
    بعد نماز همیشه، اسم تو رو میآرم
    وای اگه روزی آقا، اسم تو رو نیارم
    دلم می خواد آقا جون، مشهدتُ ببینم
    كنار سقاخونت، با زائرات بشینم
    سروده كمال مومنی

    زائرآقا
    اون كسی كه منو اینجا كشیده، امام رضاست
    منو با عشق حسینش خریده، امام رضاست
    اون كسی كه زائرا، تا كه می رن به پابوسش
    می خره تمومشون رو ندیده، امام رضاست
    سروده كمال مومنی
    شعر ولادت امام رضا علیه السلام
    شوق سبو
    بر درد عشق نسخه و درمان اثر نكرد
    مرهم برای زخم غم تو ثمر نكرد
    تنها حریم پاك تو داریم زآن زمان
    دلبر برفت و دلشدگان را خبر نكرد
    از هر قبیله ای به تو امید بسته اند
    نبود كسی كه چشم تو بر او نظر نكرد
    شاهنشه غریب، امیر رئوف طوس
    دل نیست، آنچه داغ تواش پر شرر نكرد
    در بازكن كه از ره دوری رسیده ام
    این خسته بی دلیل در این ره، خطر نكرد
    امشب، سحر دوباره به كوی تو آمدم
    مخمورم و به شوق سبوی تو آمدم
    بر حال من به جان جوادت نگاه كن
    فكری به حال این دل بی سرپناه كن
    بر زائران پاك تو من غبطه می خورم
    آقا ترحمی به من پر گناه كن
    امشب برات كرب و بلای مرا بده
    ما را دوباره زائر آن بی سپاه كن
    گر این زیارتم شده دیدار آخرین
    در روز حشر یاد من رو سیاه كن
    در راه عشق، اهل غم و درد خواستی
    با چشم نافذت تو مرا مرد راه كن
    مولا به جان ما تو بگو با امام عصر
    یوسف بیا بخاطر من ترك چاه كن
    تا روز حشر نوكری ات افتخار ماست
    اینجا بهشت روی زمین جنت الرضاست
    سروده احسان محسنی فر

    ســـكوت و ســردی شــب ناتمام همسايه
    و چـاره چيست؟ دوباره سلام همسايه

    خــــدا كــــند كـه بــماند صفای سايه ی تو
    هــميشه بـرســرمان مستدام همسايه

    چـــه كرده ای كــه چـنين بال ميزنم هر روز
    كبــوترانه بــه آن كــــوی و بــام همسايه

    غـــزال خــــسته ومـــجروح را در اين فرصت
    نمـی شود بـــرهانی ز دام، هــمسايه؟

    مرا زســايه ی هـــمسايگيت طـــرد مـــكن
    كـه بــی تو بــاقی عمرم حرام همسايه

    و در حــــضور بـــزرگ و زلال تـــــو هــــرگـــز
    نــه جـــاه می طلبد دل نه نام،همسايه

    مرا بــخوان كــه در ايـن ازدحـام غصه و غم
    به آســـتانه ســــبزت بيــــام هـــمسايه

    خلاصه اينكه نمانده است هيچ عرضی جز
    ملال دوري تــو والســلام هـــــمسايه...
    با تشكر ازدوست عزیزم تارا

    ای مملكت توس...
    ای مملــكت توس كه قدر و شرف افزون
    از عــرش عــلا داده تـــو را قــادر بـــیچون
    تــو جنــتی و جـــوی ســناباد تـــو كــوثر
    خـــاك تــو بــود عنبر و سنگت دُر مكنون
    حق داری اگر بانگ اناالحق كشی از دل
    چــون مظهر حق آمده در خاك تو مدفون
    فرمــانده ی كـونین، رضا زاده ی موسی
    كـــش جــمله ی آفـاق بود چاكر و مفتون
    هشــتم در رخـــشنده ی دریــای امامت
    كاو راست، روان حكم، به نه گنبد گردون
    لیــلای جـمالش چـو كند جای به محمل
    عــاقل شـود از دیـدن او مـات چو مجنون
    بر خــویش بـــبالد چــو در حــشر ملائك
    فریــاد بـــر آیـــد كه ایـــن الـــــرّضــــــویّون
    میرزا حبیب اختر توسی



    امام ثامن و ضامن
    منتخب از قصیده ی قاآنی


    طبیب جان
    مـــن طــبیبی ســراغ دارم كـــه پول، دارو، دوا، نـمی خــــواهد
    در ازای شــفا از ایـــن مردم، جـــز دلـــی مـبتــلا نمی خــواهد
    بی پــناه و غـــریب هــم باشی، در لـطف و كرامتش بـاز است
    احــتیاجی به وقت قبلی نیست، واســطه، آشنا، نمی خواهد
    چــیست در ایـــن زمــین كه فــواره، نیمه راه آسمان برگشت؟
    آب هــم چــون كبـوتران اوجی غــیر از این خاك پا نمی خواهد
    چــه شــكر دارد ایــن گــندم كـه كبــوتر بـه سـجده می بــوسد
    هـر كــه طوقی او شــود جــایی جــز كــنار رضـــا نمــی خواهد
    پــای طـــومار درد ایــن مــردم، مــهری از التیام او خورده است
    مـهر مهری كه تا جهان باقی است مهلت و انقضا نمی خواهد

    ای شه توس كه سـرچشمه ی الطاف خدایی
    جـــان مــا بـــاد فـــدایت كــــه ولـــینعمت مــایی
    میـــــوه ی بـاغ رســــالت شــــه اقــلیم ولایت
    بـــحر مـــواج عـــلوم و كـــرم و لـــطف و رضـــایی
    ما ضعـــیفیم و پنـــاهنده بـــدیـن حـصن ولایت
    رحمتی كـــن به ضـــعیفان كــه مـعین الضّعفایی
    ما گداییم و تو سلطان چه شود كز ره احسان
    نــظر لــــطف و عنـــایت فـــكنی ســـوی گـــدایی
    زد به نـام تـو خــدا سـكّه ی تسـلیم و رضــا را
    كه تو شایسته ی این سكّه ی تسلیم و رضایی
    گـــره از كـــار فـــرو بســته ی ما كـس نگشاید
    تـــو مـــگر عقـــده زدلــهای ریشـــان بگشــــایی
    كــوته از دامنت ای شــه منما دست "رسا" را
    كه تــــواش ضـــــامن و فریـــــادرس روز جـــزایی
    دكتر قاسم رسا



    اشعار زیر را – كه در كتیبه پشت سر حضرت رضا (ع)
    نزهی به منزلت از عــــــرش برده، فرش تو رونق!
    زمین ز یمن تو محسـود هفت كاخ مطبّق
    تویــــــــــی كه خاك تو با آب رحمت است مخمّر
    تویی كه فیض تو با فرّ سرمد است ملفّق
    چو دیــــــن احــــمد مرســـل مبانـــــی تو مشیّد
    چو شرع حیدر صـــــــــفدر قواعد تو موفّق
    مگر تو روضه ی سلطان هشتمی؟ كه به خاكت
    كند زبهر شرف، ســجده هفت طارم ارزق
    كدام مظهر بیــچون بــــود به خــــاك تــو مدفون؟
    كه از زمین تو خیزد هـمی خروش انالحق
    عـــــلیّ عـــــالی اعــــلی امــــام ثــــامن ضـامن
    كه از طفیل وجـودش وجود گشته منشق
    سپــــهر عدل، مهــــین گوهــــر محیط خــــــلافت
    جهان جود، بهیـــــن زاده ی رسول مصدّق
    پــــس از ورود ســــرود از برای ســــال طــــــرازت
    زهی زمین تـــــو مسجود نه رواق معلّق!



    كشتی نجات
    ای غریب ارض طوس و مظهر اسماء ذات
    مونس و یار غریبان در حیات و در ممات
    ما گرفتار غم و اندوه و بحر سیئات
    یا علی موسی الرضا حلال حل مشكلات
    كشتی بحر نجات
    ما كه اینسان در خراسان چشم گریان آمدیم
    با دل بشكسته و قلب پریشان آمدیم
    همچنان سیاره گرد شمس تابان آمدیم
    در حضور كاشف اسرار اسماء صفات
    آن امام ممكنات
    ما كه اینسان سوی معراج جلالت آمدیم
    عاصی شرمنده از روی خجالت آمدیم
    در حضور وارث تاج كرامت آمدیم
    راه دور و توشه می خواهیم از بحر نجات
    ای سلیل كائنات
    با دل بشكسته و محزون و با حال تباه
    آمدیم از بهر بخشش در حضور پادشاه
    شاه بنوازد گدایان را به یك تیر نگاه
    می دهد از خرمن حسنش به مهجوران زكات
    كاشف اسماء ذات
    ما به گرد شمع رویت همچنان پروانه ایم
    ذاكر و مداح ذات اقدس شاهانه ایم
    دست از جان شسته و خاك در این خانه ایم
    تا بنوشیم از لب جان پرورت آب حیات
    ای امام طیبات
    از جفا و ظلم مأمون ستمكار دغا
    قلب تو مجروح شد از كینه و زهر جفا
    روی طفلانت را ندیدی رفتی از دار فنا
    در عزایت شد پریشان و مشوش طیبات
    ای امام طیبات
    خواهرت معصومه از هجر تو محزون، دل كباب
    سیل اشكش خانمان صبر را كرده خراب
    یادم آمد از حسین و زینب مالك رقاب
    شد شهید عطشان حسینش بر لب آب فرات
    آن عزیز كائنات
    هر كه گرید بر حسین و ماتمش دارد بپا
    یا كند بر پا لوای نوحه و بزم عزا
    توشه ی راهش شود تا صفحه ی روز جزا
    قطره آهش زد شرر بر مومنین و مومنات
    آن امام ممكنات
    مرحوم ابوالقاسم علی مدد كنی



    زائر سلطان رضا
    ما زائر سلطان رضائیم رضا جان نظری كن

    ما قافله ی شمس ضحائیم رضا جان نظری كن
    تو آیینه ای دربر خورشید رخ دوست

    ما عاشق مرآت خدائیم رضا جان نظری كن
    تو خسرو طوسی و خداوند رعیت

    ما ریزه خور خوان شمائیم رضا جان نظری كن
    ای جان جهانی به فدای قدم تو

    در امر تو تسلیم و رضائیم رضا جان نظری كن
    چون خیمه زده مهر تو در كوی دل ما

    در صحن غریب الغربائیم رضا جان نظری كن
    ابروی تو محراب نماز است از آنرو

    ما روبروی قبله نمائیم رضا جان نظری كن
    ای قبله ی آمار خلایق به دم مرگ

    ما منتظر نرگس ایمای شمائیم رضا جان نظری كن
    كشتی تویی و نوح تو و بحر توئی تو

    ما غرق به طوفان بلائیم رضا جان نظری كن
    دست من و دامان تو ای مظهر علاّم

    با یاد تو در ذكر و ثنائیم رضا جان نظری كن
    ارواح عوالم ز طفیل تو شده حی

    ما مستحق لطف و عطائیم رضا جان نظری كن
    در كشور ایران كه طلوع شمس قدم كرد

    ما ایمن و در تحت لوائیم رضا جان نظری كن
    مرحوم ابوالقاسم علی مدد كنی

    رضـــــای او رضــــــای حـــق، قــــضای او قــــضای حـــق
    دلـــــش از مـــــاسوای حـــــق گــــزیده عــــزلت عــــنقا
    نـــظـــام عـــالــــم اكـــــبر قــــــوام شـــرع پــــــیغمـــــبر
    فـــــروغ دیــــده ی حـــــیدر ســـــرور ســـینه ی
» بازگشت | تاریخ : 3 آذر 1403 | توسط : admin2 | بازدیدها : 3 303 | نظرات : 0

بازدید کننده گرامی ، بنظر می رسد که شما عضو سایت نیستید .
پیشنهاد می کنیم در سایت ثبت نام کنید و یا وارد سایت شوید.

اضافه کردن نظر جدید

    
نام شما :
ایمیل شما :
  • bowtiesmilelaughingblushsmileyrelaxedsmirk
    heart_eyeskissing_heartkissing_closed_eyesflushedrelievedsatisfiedgrin
    winkstuck_out_tongue_winking_eyestuck_out_tongue_closed_eyesgrinningkissingstuck_out_tonguesleeping
    worriedfrowninganguishedopen_mouthgrimacingconfusedhushed
    expressionlessunamusedsweat_smilesweatdisappointed_relievedwearypensive
    disappointedconfoundedfearfulcold_sweatperseverecrysob
    joyastonishedscreamtired_faceangryragetriumph
    sleepyyummasksunglassesdizzy_faceimpsmiling_imp
    neutral_faceno_mouthinnocent
کد امنیتی :
عکس خوانده نمی شود
کد را وارد کنید :

 
    

2013 © Designed by: ALETAHA | سرویس RSS خبری : RSS خبری RSS خبری | ALETAHA