ملا هادی سبزواری
نام هاي ديگر: ملا هادی حکیم سبزواری،
موطن: سبزوار
نام پدر : حاج میرزا مهدی
تاريخ وفات: 1289قمری
منبع : حکیم فرزانه -- سید حسین قریشی
طلوع زندگی
در سال 1212 ق در شهر سبزوار و در خانه حاج میرزا مهدی - یکی از انسانهای وارسته و مومن سبزوار - کودکی پا به عرصه وجود گذاشت و هادی نام گرفت .
او هشت سال داشت که به جمع محصلان علوم مقدماتی پیوست و در اوان نوجوانی ادبیات عرب (صرف و نحو) را فرا گرفت و دیری نگذشت که به جلسات درسهای بالاتر راه یافت . وی هر چند در ده سالگی پدرش را از دست داد توانست به کمک یکی از اقوام خویش راههای سخت آینده را هموار سازد. پسر عمه اش حاج ملا حسین سبزواری که خود اهل فضیلت و دانش بود در ادامه تحصیل وی را یاری کرد.(1124)و باکمک او راهی حوزه علمیه مشهد شد و ده سال در کنار بارگاه امام رضا علیه السلام به تحصیل پرداخت .
به دنبال حکمت
اصفهان در داشتن حوزه های علمیه پر رونق ، تاریخ درخشان دارد و گذشته این شهر با خاطرات بزرگان بسیاری نقش بسته است .
حضور ملا هادی در حوزه اصفهان از روزی آغاز شد که وی سفر حج از راه اصفهان گذر می کرد و چون هنوز موسم حج نبود مدتی در این شهر اقامت گزید. در حوزه پر رونق اصفهان آن زمان استادانی چون حاج شیخ محمد تقی مولف کتاب هدایه المسترشدین و حاج محمد ابراهیم کلباسی نگارنده کتاب اشارات الاصول و آیه الله ملا اسماعیل کوشکی در آن ، محفل درس و بحث علمی داشتند.
ملا هادی که هنوز تا موسم حج فرصت داشت لحظاتش را مغتنم شمرده ، در درس بزرگان شرکت جست او چند وقتی به درس آیه الله کوشکی رفت و احساس کرد این درس برایش چون گمشده گرانقیمتی بوده که اکنون بدان دست یافته است . بیان شیوا و عمق معلومات استاد وی را هر روز شیفته تر می نمود. از همین رو تصمیم گرفت سفر حج خود را به سفر در سلوک دانش و معارف تبدیل کند و در اصفهان ماندگار شود. سفر ملا هادی به هشت سال اقامت در اصفهان انجامید و در این مدت خود را به زیور دانش و معارف آراست و به برکت بزرگان آن سامان در علم حکمت افقهای جدیدی فرا راهش گشوده گردید.
ملا هادی در سال 1242 ق به مشهد بازگشت و پنج سال در مدرسه حاج حسن مشغول تدریس شد.
خاطره ای در حوزه کرمان
در یکی از سالها که ملا هادی به زیارت خانه خدا رفته بود پس از آنکه سفر حج خود را به پایان برد عزم بازگشت به ایران نمود و از راه دریا وارد بندرعباس گردید. چون راهها ناامن بود از رفتن به سبزوار منصرف گردید و چندی در شهر کرمان اقامت گزید. در آنجا مدتها در مدرسه معصومیه کرمان با خادم مدرسه همکاری می کرد خود را به هیچ کس معرفی نکرده بود، طلاب گمان می کردند او از خدمتگزاران مدرسه است . از همین رو روز و شب در کنار او به سر می بردند بدون اینکه بدانند وی چه انسان بزرگ و دانشمند گرانقدری است ! اما این گمنامی چندان طول نکشید و رفته رفته درخشش آن گوهر گران سنگ محصلان تیز بین را متوجه خود ساخت و دیری نپایید که استاد شناخته شد و طلاب که تا چندی او را خادم می پنداشتند وی را استاد بلند مرتبه و متبحر در علوم مختلف یافتند. پس از آن اطراف حکیم فرزانه را مشتاقان دانش و حکمت فرا گرفتند و حکیم سبزواری در مدرسه دینی کرمان جلسات درس و بحث علمی تشکیل داد و مدتی در آنجا ماندگار شد.
اساتید
1. حاج ملا حسین سبزواری : حکیم سبزواری پس از بر شمردن عظمت این استاد می گوید:
((... مرا از سبزوار به مشهد مقدس حرکت داد و آن جناب انزوا و تقلیل غذا و عفاف و اجتناب از محرمات و مکروهات و مواظبت بر فرایض و نوافل را مراقب بود و داعی را هم در اینها چون در یک حجره بودیم سهم و مشارکت داشت و کینونت ما بدین سیاق طولی نکشید و سنواتی ریاضات و تسلیمیتی داشتم و آن مرحوم استاد ما بود در علوم عربیه و فقهیه و اصولیه ولی با آنکه خود کلام حکمت دیده بود و شوق و استعداد هم در ما می دید نمی گفت مگر منطق و قلیلی از ریاضی پس عشره کامله را با آن مرحوم در جوار معصوم به سر بردم ...)) (1125)
2. حاج محمد ابراهیم کرباسی (1180 - 1262 ق ): او از محضر سید مهدی بحرالعلوم و شیخ جعفر کاشف الغطا و سید علی طباطبایی استفاده برده و پس از بازگشت به وطن عمر خویش را با کمال زهد و احتیاط و قناعت سپری نمود.
تالیفات مشهور این عالم باورع عبارت است از: اشارات الاصول ، الایقاظات ، شوارع الهدایه الی شرح الکفایه (در شرح کفایه محقق سبزواری )، منهاج الهدایه الی احکام الشریعه و...(1126)
3. آقا شیخ محمد تقی ، معروف به صاحب هدایه المسترشدین (متوفای 1248 ق ): تبحر او در علم اصول فقه به حدی بوده که وی را به رئیس الاصولیین خطاب می کردند. او در محضر استادان بزرگی همچون علامه سید مهدی بحرالعلوم و سید علی صاحب ریاض و سید محسن کاظمینی رشد کرده است . تالیفات مشهور او عبارتند است از تقریرات سید بحرالعلوم - حجه المظنه - شرح الاسماء الحسنی و هدایه المسترشدین . (1127)
4. ملا علی مازندرانی نوری اصفهانی (متوفای 1246 ق ): وی از محضر علمای مازندران و قزوین استفاده کرده و کلام و حکمت را نزد آقا محمد بیدآبادی آموخته بود. تفسیر سوره توحید، حاشیه اسفار ملاصدرا و حاشیه مشاعر ملاصدرا از جمله تالیفات مشهور این عالم بزرگوار می باشد.
5. ملا اسماعیل کوشکی : او همیشه پس از فراغت از تدریس با تنی چند از شاگردان خود در حوزه درس ملا علی نوری حاضر می شد. حاشیه اسفار ملاصدرا، حاشیه شوارق ملا عبدالرزاق لاهیجی ، حاشیه مشاعر ملاصدرا و شرح عرشیه ملاصدرا از جمله تالیفات این عالم فرزانه است .(1128)
شاگردان
حکیم سبزواری علاوه بر حوزه علمیه کرمان نزدیک چهل سال در حوزه علمیه مشهد به تدریس پرداخته و حاصل این تلاش پرورش شاگردان بسیاری بوده است . در اینجا تنها به اسامی تنی چند از آنان اشاره می شود:
1. آخوند ملا محمد فرزند ارشد حکیم
2. آخوند ملا محمد کاظم خراسانی مولف ((کفایه الاصول ))
3. ملا محمد کاظم سبزواری
4. آقا شیخ علی فاضل تبتی
5. شاهزاده جناب
6. آیه الله حاج میرزا حسین مجتهد سبزواری
7. ملا علی سمنانی
8. آقا سید احمد رضوی پیشاوری هندی
9. ملا عبدالکریم قوچانی
10. شیخ ابراهیم طهرانی معروف به شیخ معلم
11. ملا محمد صادق حکیم
12. شیخ محمد حسین معروف به جرجیس
13. آقا حسن ابن ملا زین العابدین
14. میرزا اسماعیل ملقب به افتخار الحکماء طالقانی
15. میرزا علینقی ملقب به صدر العلماء سبزواری
16. سید عبدالغفور جهرمی
17. میرزا حسین امام جمعه کرمانی
18. آیه الله حاج میرزا ابوطالب زنجانی
19. حاج شیخ ملا اسماعیل عارف بجنوردی
20. حاج میرزا حسن حکیم داماد حاج ملا هادی
21. وثوق الحکماء سبزواری
22. حاج ملا اسماعیل ابن حاج علی اصغر سبزواری
23. میرزا اسدالله سبزواری
24. شیخ عبدالاعلی سبزواری
25. شیخ علی اصغر سبزواری
26. فاضل صدخرومی سبزواری
27. میرزا ابراهیم شریعتمدار سبزواری
28. فاضل مغیثه ای سبزواری
29. سید عبدالرحیم سبزواری
30. ملا محمد رضا سبزواری متخلص به روغنی
31. ملا محمد صادق صباغ کاشانی
32. شیخ محمود ابن ملا اسماعیل کاشانی
33. میرزا آقا حکیم دارابی
34. آقا میرزا محمد یزدی معروف به فاضل یزدی
35. ملا غلام حسین شیخ الاسلام
36. میرزا عباس حکیم (1129)
تالیفات حکیم
عظمت تالیفات حکیم سبزواری بر اهل دانش و حکمت پوشیده نیست و ما در اینجا با بررسی آثار ارزشمند وی گوشه ای از افق فکری و وسعت علمی ایشان را معرفی می کنیم :
1. منظومه و شرح منظومه سبزواری : این اثر نفیس و کم نظیر حاصل تلاش بیش از بیست سال از عمر با برکت حکیم در سنین جوانی است . (1130)
مولف خود در آخر کتاب تاریخ شروع را سال 1240 ق و زمان ختم آن را سال 1261 ق یاد کرده است .
حاج ملا هادی پس از فراغت از تالیف منظومه و شرح آن ابتدا خود به تدریس آن پرداخته و پس از پایان دوره اول آن فرزند بزرگ حکیم ، آخوند ملا محمد تدریس مجدد آن را برای شیفتگان حکمت به عهده گرفته است .(1131)در اهمیت این کتاب شریف همین بس که از زمان تالیف تاکنون همواره در حوزه های علمیه و حتی در عصر حکیم در مرکز علوم عقلی تهران جزو کتابهای درسی بوده است . (1132)
شرح منظومه که اکنون چون ستاره ای پرفروغ در محافل علمی و فکری می درخشد حاوی دو علم منطق و حکمت می باشد. حکیم در بخش حکمت که نام آن را ((غرر الفرائد)) گذاشته است با طبع روان خویش بیش از هزار بیت شعر پیرامون حکمت سروده و در آن به بررسی مسائل مهم فلسفه پرداخته است و چون این بخش دارای مفاهیم بسیار دقیق فلسفی بوده پس از فراغت از نظم آن خود به شرحش پرداخته است .
بخش دیگر کتاب مربوط به مباحث منطق است .(1133)نام این بخش ((لثانی المنتظمه )) و بحق مخزن لولوو مرجان است . وی در اینجا با سرودن اشعاری بالغ بر سیصد بیت دقیق ترین مباحث منطق را به نظم در آورده و با زبان فصیح عرب معضلات این علم را بیان کرده است و چون این اشعار نیز بسیار پیچیده و دقیق است خود پس از فراغت از نظم به شرح ابیات پرداخته که اکنون آن شرح در ذیل منظومه وی به چاپ رسیده و به نام ((شرح اللثانی المنتظمه )) موسوم است .
مجموع مباحث منطق و فلسفه امروزه به نام شرح منظومه سبزواری کانون با صفای حوزه ها را گرم نگه داشته و علاوه بر اینکه نشان می دهد حاج ملا هادی عالمی منطقی و فیلسوفی بزرگ بوده شاعری زبر دست و توانا بوده است .
2. دیوان حاج ملا هادی : این کتاب که اشعارش بالغ بر هزار بیت است غزلیات و رباعیات و... بسیار زیبایی عرفانی را در برگرفته است و نشان می دهد که این عالم بزرگوار در فن شعر و ادب نیز توانایی کامل داشته است . در قسمتی از اشعارش که نکات عرفانی در برداشته ، می خوانیم :
شورش عشق تو در هیچ سری نیست که نیست
منظر روی تو زیب نظری نیست که نیست
زفغانم ز فراق رخ و زلفت به فغان
سگ کویت همه شب تا سحری نیست که نیست
نه همین از غم او سینه ما صد چاک است
داغ او لاله صفت بر جگری نیست که نیست
موسی نیست که دعوی اناالحق شنود
ور نه این زمزمه اندر شجری نیست که نیست
گوش ((اسرار)) شنو نیست و گرنه اسرار
برش از عالم معنی خبری نیست (1134) که نیست
3. اسرار الحکمه فی المفتتح و المغتنم : حکیم بزرگوار این اثر نفیس را در دو بخش تنظیم کرده است . در بخش اول آن که مربوط به حکمت نظری است حکمت را پس از مقدمه در اثبات واجب الوجود و مباحث توحید آغاز و به دنبال آن مباحث معاد و نبوت و امامت را به طور استدلالی دنبال کرده است و با آوردن ادله ای در اثبات امامت حضرت مهدی (عج ) این بخش را به پایان برده است . در بخش دوم کتاب که در حکمت عملی است پس از مقدمه ، فلسفه تفاوت بلوغ زن و مرد را مطرح ساخته و بر آن بحث طهارت و اسرار نجاست را بیان فرموده و با طرح مباحث نماز و زکات و روزه این بخش را نیز به پایان برده است .
حکیم در این کتاب از سایر ابواب فقه سخنی به میان نیاورده و در آخر کتاب اشاره کرده که چون مادر کتاب نبراس سایر ابواب را به نظم در آورده ایم از طرح آن در اینجا خودداری نمودیم .
این کتاب نشان می دهد که حکیم علاوه بر فلسفه در علوم مختلف از جمله فقه تبحر داشته است .
4. شرح فارسی بر برخی از ابیات مشکل مثنوی مولانا
5. مفتاح الفلاح و مصباح النجاح : شرح دعای شریف صباح منسوب به مولی الموحدین امیر المومنین است .
6. شرح الاسماء: شرح دعای جوشن کبیر است
7. النبراس فی اسرار الاساس : یک دوره فقه به طور خلاصه در قالب نظم ریخته شده و با اسرار و حکمت بیان شده است .
8. راح قراح و کتاب رحیق در علم بدیع
9. حاشیه بر الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه اثر نفیس مرحوم صدرالحکماء المتالهین ملاصدرا الدین شیرازی
10. حاشیه بر اسفار اربعه ملاصدر الدین شیرازی
11. حواشی بر کتاب مفاتیح الغیب ملاصدر الدین شیرازی
12. حاشیه بر مبدا و معاد صدرالدین شیرازی : البته نسبت به سه حاشیه قبل مختصرتر می باشد.
13. حاشیه بر شرح سیوطی لابن مالک (در علم نحو)
14. حاشیه بر کتاب ((شوارق )) اثر ملا عبدالرزاق لاهیجی (در حکمت )
15. هدایه الطالبین فی معرفه الانبیاء و الائمه المعصومین
شخصیت حکیم در فراسوی مرزها
در حال حاضر شعاع فکری و عظمت علمی حکیم سرزمینهای بسیار دور را نیز درنوردیده است آراء و عقاید او در حکمت در میان دانشمندان جهان مطرح بوده و از طرف آنان مورد توجه قرار گرفته است . امروز کمتر دانشگاهی پیدا می شود که در آنجا علوم عقلی و فلسفه شرق مورد توجه قرار نگیرد و نامی از ملا هادی سبزواری در آنجا نباشد. برای نمونه در آثار اقبال لاهوری ، اندیشمند مسلمان پاکستان ، می خوانیم : ((پس از ملاصدرا، فلسفه ایرانی با ترک آیین نو افلاطونی ، به فلسفه اصیل افلاطون روی آورد نماینده بزرگ این گرایش جدید ملا هادی سبزواری است . او بزرگترین متفکر عصر اخیر ایران است . بنابراین بررسی فلسفه او برای شناخت نحوه تفکر اخیر ایران لازم است . فلسفه سبزواری مانند فلسفه های اسلاف او سخت با دین آمیخته است . سبزواری با اسناد فعلیت به حق ، جهان بینی ایستای افلاطون را دگرگون کرد و به پیروی از ارسطو حق را مبدا ثابت و موضوع همه حرکات شمرد. از دیدگاه او همه موجودات عالم به کمال عشق می ورزند و به سوی غایت نهایی خود سیر می کنند. جمادی به سوی انسانی ، و بدان که انسان در زهدان مادر از همه این مراحل می گذرد.)) (1135)
همچنین پرفسور توشی هیکو ایزوتسو، دانشمند ژاپنی و استاد فلسفه دانشگاه مک گیل کانادا و استاد ممتاز دانشگاه توکیو، پیرامون شخصیت فلسفی و عرفانی حاج ملا هادی می گوید: ((حاج ملا هادی سبزواری متفکری است که اثر معروف ((منظومه و شرح آن )) از اوست و به اتفاق همگان بزرگترین فیلسوف ایرانی در قرن نوزدهم بود. در عین حال وی در میان استادان و بزرگان عارف آن عصر مقام اول را داشت .
سبزواری به عنوان یک عارف از طریق کاملترین نوع تجربه شخصی قادر بود که به ژرفای اقیانوس هستی و به دیدار اسرار وجود با چشم روحانی خویش راه یابد. وی به عنوان یک فیلسوف مجهز با قدرت تحلیلی دقیق ، قادر به تحلیل و تجزیه ما بعد الطبیعی اساسی به مفاهیم به صورت نظام مدرسی بود.)) (1136)
زاهد فقیرنواز
حکیم با همه بزرگوار شخصیت علمی خویش روح بلندی داشت و زندگی را تنها از دریچه حکمت و فلسفه نمی گریست ، به گونه ای که گاهی هم صحبتی با فقرا و همنشینی با طبقات دیگر جامعه را مغتنم می شمرد. زاهدانه می ریست و به اشراف و حتی شخص شاه نیز بی توجه بود. نقل می کنند که روزی ناصرالدین شاه در سبزوار به خانه وی آمد و او با غذای ساده خود از شاه پذیرایی کرد و در مقابل اصرار شاه هیچ چیز از وی قبول ننمود.
وی باغ انگوری داشت که با دسترنج خود از آن محصول برمی داشت و همه ساله به هنگام فصل برداشت ابتدا سهمی را بین نیازمندان تقسیم می کرد و سپس دوستان خویش را به همراه طلاب علوم دینی به آنجا دعوت می نمود تا حاصل دسترنج خود را با دیگران مصرف کند.(1137) حکیم خود در دوران زندگی کار می کرد و بسیار اشتیاق داشت که از دسترنج خود استفاده کند. وی از بیت المال هیچ ارتزاق نمی کرد. (1138) او در تمام مدت عمر در یک خانه بسیار ساده زیست . دارایی حکیم منحصر به یک جفت گاو و یک باغچه بود. او هر آن چه را که مورد نیاز بود، با دسترنج خود به دست می آورد و نان سالیانه خود را با زراعتی که خود آن را به عهده داشت مهیا می کرد گفته اند: حاج ملا هادی یک روز از قنات عمیدآباد و یک شبانه روز از قنات قصبه را مالک بود و خودش با استفاده از این دو آب به کشت گندم و پنبه و سایر مایحتاج زندگی اقدام می کرد و سالانه سی خروار غله و ده بار پنبه از زمین خویش برداشت می کرد و از باغی که در بیرون شهر واقع بود سالانه چهل تومان سود به دست می آورد، قسمتی از مجموع این درآمدها را برای امرار معاش خویش و باقیمانده را بین فقرا و نیازمندان تقسیم می نمود. (1139)
وفات حکیم
حکیم سبزواری پس از هفتاد و چند سال طلوع بر عالم اندیشه در عصر روز بیست و هشتم ذی الحجه سال 1289 ق ، دار فانی را وداع گفت و جامعه مسلمانان و حوزه های علمی را در ماتم فرو برد. پیکر پاک و مطهر آن عالم فرزانه با شرکت اقشار مختلف مردم سبزوار و در حالی که دوستان و شاگردان آن بزرگوار از شدت حزن و اندوه اشک می ریختند تشییع شد و در بیرون دروازه سبزوار به نام دروازه نیشابور (1140)(معروف به فلکه زند) دفن گردید.
مرحوم میرزا یوسف فرزند میرزا حسن مستوفی الممالک وزیر اعظم ایران در سال 1300 ق آرامگاهی در آنجا احداث نمود. این آرامگاه که در مساحت حدود 110 و عرض 50 قدم ساخته شد در اطراف صحن آن حجره های متعددی برای سکونت زوار ساخته بودند که اکنون هم با همان بقعه و صحن با کیفیت سابق موجود است .
آثار:
منظومه و شرح منظومه
اسرار الحکمه فی المفتتح و المغتنم
مفتاح الفلاح و مصباح النجاح
النبراس فی اسرار الاساس
حواشی بر کتاب مفاتیح الغیب
حاشیه بر مبدا و معاد صدرالدین شیرازی
حاشیه بر شرح سیوطی
حاشیه بر اسفار اربعه ملاصدر الدین شیرازی
شرح الاسماء
. شرح فارسی بر برخی از ابیات مشکل مثنوی مولانا
دیوان حاج ملا هادی
راح قراح و کتاب رحیق
حاشیه بر الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه
هدایه الطالبین فی معرفه الانبیاء و الائمه المعصومین
حاشیه بر کتاب ((شوارق ))